برای استغفار چه باید گفت

 

استغفار فقط برای توبه و آمرزش از گناهان نیست بلکه هر جا کم آوردید، حوصله نداشتید، گرفته بودید، پول نداشتید، باطریتان تمام شده بود؛ تسبیح را بردارید و صد مرتبه بگویید استغفر الله ربی و اتوب الیه ... تا آرام شوید.

 

ماجرا از آن جا آغاز شد که چندی پیش عازم زیارت امام رئوف بودیم، بعد از بدو بدوهای دقیقه نودی و بالاخره خوابیدن بچه ها،سکوت شب در قطار مُدام آمال و امیال مسیر بندگی ام را از پستوی ذهنم در می آورد و نداشته‌ها و نکرده‌ها را به رُخم می‌کشید تا هر لحظه بیشتر و شدیدتر آرزو کنم محول الاحوالی را که نمی‌دانستم چه بود و قرار بود از کجا روزیم شود. بالاخره رسید آنچه که باید. با اینکه دیر وقت شده بود و خواب بر چشمانم چیره، اما محتوای ارسال صوتی یک آشنای خیرخواه، آن قدر برایم جالب و راه گشا بود که بتوانم چند دقیقه‌ای خواب را در پشت پلک‌های خسته ام منتظر نگه دارم.اهمیت ذکر استغفار موضوع همان صوت کوتاه در یک گعده دوستانه بود. اینکه استغفار ذکر عبوری نیست و سالک از اول تا آخر عمر به آن نیاز دارد حتی اگر پیامبری مثل پیامبر اسلام شود، قله حرف‌های کوتاه و شنیدنی «حجت الاسلام....» در آن گعده دوستانه بود. حالا در این روزهایی که انگار آسمان نزدیک تر است و روزه داری روحمان را لطیف تر کرده است و احساس نیاز و اضطرار به دست گیری دلمان هم بیش از پیش شده، مفصل تر و دقیق تر درباره ی همان موضوع با «حجت الاسلام...» گفتگو کردیم.

 

غفره چیزی شبیه پیش بند کودکان

استاد در ابتدای گفتگو در مورد اینکه اصلا استغفار به چه معناست و از کجا آمده توضیحاتی داد:«استغفار از کلمه غفره در لغت عرب گرفته شده است،وقتی که در عرب مرکب هایشان مثل اسب و حمار دچار بیماری پوستی در سر و گردن میشده ماده ای به نام قطران را که سیاه و بد بو بوده را به سر و گردن حیوان می مالیدند این ماده سیلان داشته و در اثر حرکت ،پالن یا زین مرکب را سیاه و آلوده می کرده است. عرب برای اینکه از سیلان این ماده و مایع جلوگیری کنند در سر راه او بر گردن حیوان پارچه ای می بستند بنام غفره. غفره چیزی شبیه پیش بندهایی است که گاهی اوقات برای کودکان استفاده می شود تا لباس را هنگام غذا خوردن آلوده نکنند. عرب ها هم این پارچه را که خصوصیت جذب مایعات را داشته بر سر راه قطران می بستند تا به بقیه ی قسمت های حیوان سرایت نکند. حال نکته ای که در مورد استغفار وجود دارد این است که انسان با انجام گناهان گند و آلودگی را در این عالم هستی به پا کرده که به زودی آن آلودگی دامنش را می گیرد و او را مبتلا می کند به همین دلیل از خداوند طلب غفره می کند تا بین او و اثر عملش فاصله بیندازد و اثر عمل،او را مبتلا نکند.»
با توضیحات استاد کم کم روشن تر شد که چرا پیامبر فرموده اند بهترین دعا استغفار است ( خیرالدعا الاستغفار).

 

خداوند غفار بافرستادن غفره بین گناهکار و اثر گناه فاصله می اندازد

اما اینکه اثر عمل و گناه ما چه چیزی می‌تواند باشد؟ در ادامه استاد جواب این سوال را این گونه توضیح داد:«بخشی از جواب را حضرت امیر علیه السلام در ابتدای دعای کمیل فرمودند و بخشی دیگر هم در ادعیه دیگری مثل دعای بعد از زیارت نامه امام رضا علیه‌السلام آمده. مثلا هتک عصمت انسان از جمله آثار گناه هست. یعنی چه؟ یعنی انسان دیگر به راحتی گناه می کند، سخت نیست برایش،گناهش را توجیه می‌کند،بی حیاگری می‌کند،این بی‌حیایی در ارتکاب گناه‌ گند و آلودگی همان گناهان است که الان به دامان ما نشسته است. لذا در دعای کمیل داریم اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتک العصم،در ادامه میگه اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم، دوباره حضرت غفره می‌خواهد، می‌گوید خدایا تو با مغفرت خودت غفره بفرست، به اصطلاح پیش بند بفرست برای گناهانی که نعمت های من را عوض کرده، مثلا من حافظه خوبی داشتم،تمرکز خوبی داشتم، اشک چشم خوبی داشتم، توفیق زیارتم خوب بود، یا حتی خانه ای داشتم، این ها همه نعمت است اما الان دیگر از این ها خبری نیست تمرکزم را از دست دادم و..خدایاغفره بفرست، چرا؟ چون این اثر و گند گناهان من هست که آمده دامن مرا آلوده کرده و به من رسیده. اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا و...خلاصه حضرت در فرازهای مختلف از خدا غفره طلب می‌کند، چون خداوند غفار است، غفور است و با فرستادن غفره بین گناهکار و اثر گناه مثل همین تهتک العصم،تغیرالنعم،تحبس الدعا،تنزل البلاءو... فاصله می‌اندازد. نمونه ی دیگر دعایی است که بعداز زیارت نامه  امام رضا خوانده می‌شود، آنجا هم جالب است که از خداوند طلب غفره می‌کنیم برای همه ی گناهانی که آثار منفی در وجود ما گذاشته است.»

 

استغفار ذکر عبوری نیست و سالک از اول کار تا آخر عمر به آن نیاز دارد، حتی پیامبر «ص» هم به استغفار نیاز داشت

در روایتی از پیامبر اکرم «ص»خوانده بودم:«همانا که قلبم را غباری می پوشاند و من روزی هفتادمرتبه از درگاه خدا آمرزش می طلبم» حالا اینکه کسی مثل پیغمبر «ص» با آن عظمت،که نور خالص است و ظلمتی هم در وجود او نیست چه نیازی به استغفار دارد را استاد این گونه توضیح داد:«در بین اذکار برخی از ذکرها هست که سالک در همه مراتب سیر عرفانی خود به آن نیاز دارد یعنی از ابتدای مسیر که توبه از همه گناهان و مسئولیت‌ها است تا مرحله ای که غیر از پیامبر کسی به آنجا راه ندارد. و در هر مرحله متناسب با همان مقام و مرحله استغفار صورت می‌گیرد. از آیاتی که در قرآن می‌تواند اشاره به مرحله آغازین سلوک و حرکت داشته باشد آیه 110 سوره نساء است که می فرماید:وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحیماً یعنی اگر کسی عمل زشت یا ظالمانه ای انجام دهد و پس از آن استغفار نماید خداوند را غفور و رحیم می‌یابد. در مرتبه اعلی هم که مرحله سلوکی شخص پیامبر است باز هم در آن مرحله امر به استغفار شده است و در ایه 106 همین سوره نساء به آن اشاره شده است و به پیامبر می‌فرماید: وَ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً. و یا در روایت‌ها داریم که پیامبر در طول شبانه روز چندین نوع استغفار داشتند. که برخی از آن استغفار‌ها برای این بود که ایشان مسئولیت اجتماعی سیاسی در میان عامه مردم داشتند و به عنوان یک مسئول از آن جنبه که سر و کله زدن با خلق موجب توجه به آنها می‌شود بوده است. بنابراین استغفار ذکر عبوری نیست که مثل برخی از ذکرها بگوییم این تعداد بگویید و حالا در محله ی بعدی سلوک بروید سراغ ذکر دیگر.بلکه همه انسان ها در هر مرحله ای که باشند به استغفار نیاز دارند و ذکر استغفار برایشان راهگشاست.»

پیامبر هم با اینکه انسان کامل است،متوقف نیست،لذا از دوریِ دیروز استغفار می‌کرد

اگر چه که درک نیازمند بودن کسی مثل پیامبر به استغفار ساده نبود اما استاد ماهرانه و به جا بیاناتی از  رهبرمعظم انقلاب در همین خصوص را ضمیمه  صحبت هایش کرد و صریح تر گفت:«این بیانات رهبرمان در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل جالب توجه است از شیخ صفی‌الدّین اردبیلی پرسیدند: شیخنا! پیغمبر فرموده است که من هر روز هفتاد بار استغفار می‌کنم. چرا؟ پیغمبر که گناه نمی‌کرد؛ و حتّی خدا در سوره‌ی فتح در مورد ترک اولای پیغمبر فرمود: «لیغفرلک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر» او که بار وزر و وبالی بر دوش ندارد؛ استغفار چرا؟ شیخ در جواب گفت: پیغمبر با مجاهدت خود، با ذکر و با تلاش عظیم معنوی خود، هر روز مرحله‌ای از مراحل قرب به خدا را طی می‌کرد. پیغمبر هم با این‌که انسان کامل است، متوقّف نیست؛ اما ساحت قدس قرب الهی پایان ندارد. او هم باید هر روز یک مرحله پیش برود و هر روز یک مرحله جلو می‌رفت. پیغمبر وقتی به مرحله‌ی دیروز نگاه می‌کرد، آن را به صورت حجابی، بُعدی و دوری‌ای مشاهده می‌کرد؛ لذا از دوریِ دیروز استغفار می‌کرد. هر روز یک مرحله‌ی نو می‌گشود و از حضور در مرحله‌ی قبلی - که نسبت به موضع امروز، دوری بود - از خدا آمرزش می‌طلبید. این درس بزرگی است؛ عمق معنا و بطن این سخن مثل اقیانوسهاست. یک لحظه توقّف در راه کمال انسانی جایز نیست. در این اقیانوس عظیم که بعضی از ما در آغاز راه تا قوزک پا و بعضی تا زانوانمان وارد شدیم، کسانی «دل به دریا زده» شنا می‌کنند و کسانی مرحله‌ها پیش رفتند، خود را نورانی کرده‌اند، از فراز مادّیات عالم و از فراز خواستهای حقیر و آرزوهای کوچک پرواز می‌کنند. دنیا را ندیده نمی‌گیرند، اما دنیا را هدف قرار نمی‌دهند. آن بلندپروازان این آسمان لایتناهی هم هر روز برای پروازی بلندتر، همّت تازه‌تری را به‌خرج می‌دهند.»

شاه کلیدی به نام استغفار

همین چند روز پیش بود که صحبت تلفنی با مادرم از توصیف و تعریف من از مرغ شکم پُری که به جای کشمش داخلش پَر زردآلو ریخته بودم شروع شد و با اشاره مادرم به روایتی که روحانی مسجدشان در مورد گره‌گشایی همه جوره ی ذکر استغفار گفته بود صحبت هایمان حسن ختام خوبی گرفت. روایت این بود:«روایت شده که شخصی خدمتِ امام رضا(علیه السلام) آمد و از «خشکسالی» شکایت کرد. حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند:«استغفار کن». شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداری» شکایت کرد. حضرت فرمودند:«استغفار کن» فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند پسری به او عطا فرماید. حضرت، به او فرمودند:«استغفار کن». حاضران باتعجّب پرسیدند:سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصیه فرمودید؟! فرمود:من این توصیه را از خود نگفتم. همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه آیات 10- 12 سوره نوح را تلاوت فرمودند.استاد هم در رابطه با آثار باورنکردنی ذکر استغفار این گونه توضیح داد:« استغفار بندها و گرایش های بدی که برای ما اتفاق افتاده است را شستشو می دهد.اگر اهل استغفار شویم بسیاری از رزقهای مادی و معنوی ما که محدود یا بسته شده بوده، به گونه ای باور نکردنی باز می شود. روایت های متعددی در مورد اثرات بسیار ذکر استغفار هست.ازجمله روایتی که پیامبر فرمودند:درهای بلاها و گرفتاری ها را به کمک استغفار ببندید.»

هرجا باطریت تموم شد، حوصله نداشتی استغفارکن تا آرام شوی

حالا که توضیحات خوب و راه گشای استاد در مورد ذکر استغفار تمام شده بود دوست داشتم این جملات آیت الله بهجت به قلبم سنجاق شود،آنجا که گفته بود:« استغفار فقط برای توبه و آمرزش از گناهان نیست بلکه هر جا کم آوردی، حوصله نداشتی، گرفته بودی، پول نداشتی، باطریت تموم شد تسبیح را بردار و صد مرتبه بگو استغفر الله ربی و اتوب الیه ... تا آرام شوی.»

منبع:فارس نیوز

به قلم: راضیه ابراهیمی

مطالعه تکمیلی: آثار استغفار (قرآن)