۱: درباره فواید و فلسفه روزه توضیح دهید؟
روزه داراى حکمت ها و فوایدى است. مهم ترین آنها عبارت است:
۱٫ روزه روح انسان را تلطیف، اراده او را قوى و غریزه هایش را تعدیل مى کند و به آدمى در مسیر تقوا و پرهیزگارى کمک مى کند. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»[۱] ۲٫ روزه براى برقرارى مساوات میان فقیر و غنى است تا مردم با چشیدن طعم گرسنگى، به یاد فقیران و محرومان بیفتند و حق آنان را ادا کنند.[۲] ۳٫ روزه آرام بخش دلها است. « امام باقر علیه السلام مى فرماید: «الصّیامُ وَ الْحَجُّ تَسْکینُ الْقُلُوبِ»[۳] ۴٫ روزه اثر بهداشتى و درمانى فراوان دارد و باعث سلامتى و تندرستى جسم مىگردد. رسول خدا صلى الله علیه و آله «صُومُوا تَصِحُّوا»؛ «روزه بگیرید تا سالم شوید». الکسى سوفورین (دانشمند روسى) روزه دارى را طریق درمان بسیارى از بیمارى ها- از جمله کم خونى، ضعف روده ها، رماتیسم، نقرس، بیمارى هاى چشم، مرض قند و بیمارى هاى کلیه و کبد- مى داند.[۴]
معناى رمضان
۲: رمضان به چه معنا است؟
«رمضان» در لغت از ماده «رمض»، به معناى شدّت گرما و تابش آفتاب بر سنگ و شن است. با توجه به اینکه ماه رمضان، ماه تحّمل شداید و عطش و گرسنگى است، به این عنوان، نام گرفته است.
این ماه، نهمین ماه سال در تقویم هجرى قمرى و یگانه ماهى است که نامش در قرآن آمده و یکى از نام هاى خداوند است. از اینرو در روایات، تصریح شده که کلمه «ماه» به «رمضان» اضافه گردد و به هیچ وجه، به تنهایى یاد نشود.
ماه رمضان بر همه ماه ها برترى دارد؛ زیرا تمامى کتاب هاى مهم آسمانى (مانند تورات، انجیل، زبور، صحف و قرآن) در این ماه نازل شده است.
شب قدر و شهادت حضرت على علیه السلام در این ماه قرار گرفته و شاید به جهت همین ویژگىها است که این ماه براى روزه گرفتن، انتخاب شده است.[۵]
معناى روزه
۳: صوم (روزه) در لغت و اصطلاح به چه معنا است؟
«صوم» (روزه)، در لغت به معناى امساک و خوددارى از هر چیز است و در اصطلاح فقه عبارت است از:
«امساک و خوددارى از موارد هشتگانه «خوردن و آشامیدن، نزدیکى، استمنا، دروغ بستن بر خدا و پیغمبر و جانشینان او، رساندن غبار غلیظ به حلق، فرو بردن تمام سر در آب، باقى ماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح، اماله کردن با چیز روان و قى کردن.»- از هنگام اذان صبح تا اذان مغرب- به قصد انجام دادن فرمان خداوند».
پیشینه روزه
۴: پیشینه روزه به چه زمانى بر مى گردد؟
شواهد فراوانى در تاریخ به چشم مى خورد که روزه، در میان یهود و مسیحیت و اقوام و ملت هاى دیگر رایج بوده است. آنان به هنگام مواجهه با غم و اندوه و توبه و طلب خشنودى خداوند، روزه مى گرفتند تا با این کار، در پیشگاه او اظهار عجز و تواضع نموده و به گناهان خود اعتراف کنند. از انجیل استفاده مى شود که مسیح علیه السلام چهل شبانه روز، روزه داشته است.[۶] قرآن مجید به صراحت بیان مى کند: این فریضه الهى، در امت هاى پیشین نیز واجب بوده است.[۷]
مراتب روزه
۵: علماى اخلاق روزه را به روزه عوام، روزه خواص و روزه خواص الخواص درجه بندى کرده اند، آیا این امر دلیل دینى دارد؟
آنچه علماى اخلاق فرموده اند، برگرفته از مجموع روایاتى است که در این زمینه وجود دارد.
امام باقر علیه السلام درباره روزه «عوام» مى فرماید: «روزه دار هر کارى انجام دهد، براى روزه او زیانى ندارد؛ اگر از چهار کار خوددارى کند: خوردن، آشامیدن، آمیزش با زنان و فرو رفتن در آب».[۸]
امام صادق علیه السلام درباره روزه «خواص» مى فرماید: «هرگاه روزه دار بودى، باید گوش و چشم تو در برابر کارهاى حرام و همه اعضاى تو در برابر کارهاى زشت نیز روزه دار باشد».[۹]
حضرت على علیه السلام درباره روزه «خواص الخواص» مى فرماید: «روزه قلب و خوددارى از فکر گناه، برتر از روزه شکم و خوددارى از خوراک است».[۱۰]
روزه هاى واجب
۶: روزه هاى واجب کدام است؟
روزه هاى واجب عبارت است از:
۱٫ روزه ماه رمضان ۲٫ روزه کفّاره ۳٫ روزه قضا ۴٫ روزه نذر و عهد و یمین ۵٫ روزه استیجارى ۶٫ روزه روز سوم اعتکاف ۷٫ روزه جایگزین قربانى در حج تمتع.[۱۱]
روزه هاى حرام
۷٫ روزه هاى حرام کدام است؟
روزه هاى حرام (روزه هایى که نباید گرفت)، عبارت است از: ۱٫ روزه عید قربان ۲٫ روزه عید فطر ۳٫ روزه ایام تشریق براى کسى که در منا است ۴٫ روزه یوم الشک (روزى که نمى داند آخر شعبان است یا اول رمضان) به نیت ماه رمضان ۵٫ روزه سکوت ۶٫ روزه وصال (شب را نیز تا سحر روزه بگیرد) ۷٫ روزه مستحبى زن در جایى که با حق شوهر منافات داشته باشد ۸٫ روزه مستحبى فرزند در جایى که باعث آزار و اذیت پدر و مادر گردد ۹٫ روزه مریض و هر کس که روزه براى او ضرر دارد۱۰٫ روزه مسافر، به جز مواردى که استثنا شده است.[۱۲]
۸: روزه هاى مستحبى کدام است؟
روزه تمام روزهاى سال- غیر از روزه هاى حرام و مکروه- مستحب است؛ ولى براى برخى از روزها، بیشتر سفارش شده که عبارت است از: ۱٫ پنج شنبه اول و پنج شنبه آخر هر ماه ۲٫ چهار شنبه اول که بعد از روز دهم ماه است ۳٫ سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه ۴٫ تمام ماه رجب و شعبان یا بعضى از این دو ماه ۵٫ روز عید نوروز ۶٫ روز بیست و پنجم و بیست و نهم ذى قعده ۷٫ روز اول تا روز نهم ذى حجه ۸٫ عید سعید غدیر (هیجدهم ذى حجه) ۹٫ روز اول و سوم محرم ۱۰٫ میلاد مسعود پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله، (هفدهم ربیع الاول) ۱۱٫ روز مبعث حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله، (بیست و هفتم رجب).[۱۳]
روزه هاى مکروه
۹: روزه هاى مکروه کدام است؟
روزه هاى مکروه عبارت است از: ۱٫ روزه روز عاشورا ۲٫ روزه روز عرفه براى کسى که او را از خواندن دعا باز دارد ۳٫ روزه مستحبى میهمان بدون اجازه میزبان ۴٫ روزه مستحبى فرزند بدون اجازه پدر و مادر.[۱۴]
عفو شدگان روزه
۱۰: بر چه کسانى روزه واجب نیست؟
همه مراجع: بر چند دسته روزه واجب نیست: ۱٫ پیرمرد و پیرزنى که گرفتن روزه براى آنان مشقّت دارد ۲٫ زن باردارى که گرفتن روزه براى حمل یا خودش ضرر دارد ۳٫ زن شیر دهى که گرفتن روزه، براى بچه یا خودش ضرر دارد ۴٫ بیمارى که گرفتن روزه براى او ضرر دارد ۵٫ کسى که بیمارى دارد که زیاد تشنه مىشود و نمى تواند تشنگى را تحمل کند۶٫ کسى که به سن بلوغ نرسیده است ۷٫ زنى که خون حیض و نفاس مى بیند ۸٫ کسى که به مسافرت مى رود و در جایى قصد اقامت ده روز نمى کند ۹٫ کسى که به جهت ضعف بنیه، گرفتن روزه براى او مشقّت فراوان دارد و غیرقابل تحمل است۱۰٫ کسى که بى هوش است و یا در کما به سر مى برد ۱۱٫ دیوانگان.[۱۵]
نیت روزه
۱۱: نیت روزه چگونه است؟
همه مراجع: نیت «روزه»؛ یعنى، شخص تصمیم داشته باشد براى انجام دادن فرمان خداوند، از اذان صبح تا مغرب، کارى که روزه را باطل مى کند، انجام ندهد و لازم نیست آن را از قلب خود بگذراند و یا بر زبان جارى کند.[۱۶]
۱۲: ابتدا و انتهاى نیت روزه به طور عادى چه زمانى است؟
همه مراجع: نیت براى روزه ماه رمضان و نذر معیّن، از اول شب تا اذان صبح و براى روزه غیر معین (مانند روزه قضا و نذر مطلق)، از اول شب تا ظهر روز بعد است. نیت روزه مستحبى، از اول شب شروع شده و تمام روز- تا موقعى که به اندازه نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد- ادامه دارد.[۱۷]
تبصره. تعریف مغرب در پرسشهاى آینده در عنوان «وقت افطار» بیان شده است.
۱۳: شب، قصد گرفتن روزه داشتم، اما سحر بیدار نشدم تا نیّت کنم. نزدیک آفتاب از خواب بیدار شدم، آیا روزه ام صحیح است؟
همه مراجع: اگر آنچه روزه را باطل مى کند، انجام نداده اید، روزه صحیح است.[۱۸]
نیت آخر شعبان
۱۴: نمى دانم فردا اول ماه رمضان است یا آخر شعبان، آیا گرفتن روزه واجب است؟ به چه نیت روزه بگیرم؟
همه مراجع: خیر، گرفتن روزه آن روز واجب نیست؛ ولى اگر بخواهید روزه بگیرید، نمى توانید به نیت ماه رمضان بگیرید؛ بلکه باید به نیت ماه شعبان یا روزه قضا- اگر به ذمه دارید- و مانند آن روزه بگیرید و چنانچه بعد معلوم شود، ماه رمضان بوده، از رمضان محسوب مى شود و اگر در اثناى روز بفهمید، باید فورى نیت خود را به روزه ماه رمضان برگردانید.[۱۹]
نیت ماه رمضان
۱۵: در ماه رمضان باید براى هر روز نیت کرد، یا اینکه یک نیت در اول ماه کافى است؟
همه مراجع: اگر شب اول ماه رمضان نیت کند که یک ماه را روزه بگیرد، کافى است؛ ولى بهتر است (احتیاط مستحب) در هر شب ماه رمضان، براى روزه فرداى آن نیز، نیت کند.[۲۰]
فراموشى نیت روزه
۱۶: اگر شب اول ماه رمضان، نیت روزه را فراموش کند و پیش از ظهر یادش بیاید، تکلیف روزه او چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى و وحید): اگر مبطلات روزه را مرتکب نشده، باید نیت کند و روزه اش صحیح است و اگر یکى از آنها را مرتکب شده، روزه او باطل است؛ ولى [به احترام ماه رمضان] باید تا اذان مغرب، از کارى که روزه را باطل مى کند، خوددارى و بعد از ماه رمضان، آن روز را قضا کند.[۲۱]
آیات عظام تبریزى و وحید: اگر مبطلات روزه را مرتکب نشده، باید نیت کند و روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب بعد از ماه رمضان نیز قضا نماید و اگر یکى از آنهارا مرتکب شده، روزه اش باطل است؛ ولى [به احترام ماه رمضان] باید تا اذان مغرب از کارى که روزه را باطل مى کند، خوددارى و بعد از ماه رمضان آن روز را قضا کند.[۲۲]
وقت سحرى
۱۷: کسى که در سحر تا پایان اذان غذا بخورد، روزه اش چه حکمى دارد؟
همه مراجع: ملاک امساک براى روزه، طلوع فجر صادق است. پس اگر با شروع اذان، اطمینان به طلوع فجر پیدا کند، نباید چیزى بخورد و اگر لقمه اى در دهان دارد، نباید فرو برد. امّا اگر اطمینان به دخول وقت ندارد، مى تواند چیزى بخورد.[۲۳]
۱۸: اگر شخصى با اعتقاد به اینکه هنوز اذان صبح را نگفته اند، مشغول سحرى شود، سپس متوجه گردد که وقت اذان صبح گذشته است؛ حکم روزه او چیست؟
همه مراجع (به جز بهجت): اگر بدون بررسى و تحقیق در طلوع فجر، مشغول سحرى شده، روزه اش باطل است و باید قضا کند.[۲۴]
آیه اللَّه بهجت: اگر بدون بررسى و تحقیق در طلوع فجر، مشغول سحرى شده، بنابر احتیاط واجب روزهاش باطل است و باید قضا کند.[۲۵]
تبصره: فرد یاد شده با وجود اینکه روزه اش باطل شده، حق ندارد افطار کند؛ بلکه باید تا شب از مفطرات امساک نماید.
شبهاى مهتابى
۱۹: خواندن نماز صبح، در لیالى مقمره (شب هایى که سحر مهتاب است) چگونه است؟
همه مراجع (به جز امام): تفاوتى بین شب هاى مهتابى و غیرمهتابى نیست و ملاک، یقین به طلوع فجر و دخول وقت نماز است.[۲۶]
امام: در شب هاى مهتابى براى نماز صبح، باید مدتى صبر کنند تا روشنایى طلوع فجر احراز شود.[۲۷]
وقت افطار
۲۰: وقت افطار کردن روزه چه زمانى است؟
آیات عظام امام، خامنه اى، فاضل، صافى و نورى: وقت افطار روزه مغرب است.
مغرب زمانى است که قرص خورشید در افق پنهان شود و بعد از مدتى سرخى طرف مشرق از بالاى سر انسان بگذرد.[۲۸]
آیه اللَّه بهجت: وقت افطار روزه مغرب است. مغرب زمانى است که قرص خورشید در افق پنهان شود؛ ولى احتیاط مستحب آن است که مدتى صبر کند تا سرخى طرف مشرق از بین برود. [۲۹]
آیات عظام تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید: وقت افطار روزه مغرب است.
مغرب زمانى است که قرص خورشید در افق پنهان شود و بنا بر احتیاط واجب باید مدتى صبر کند تا سرخى طرف مشرق از بالاى سر انسان بگذرد.[۳۰]
تبصره: براساس دیدگاه مشهور فقیهان بین غروب و مغرب تفاوت است.
غروب عبارت است از پنهان شدن قرص خورشید در افق. مغرب عبارت است از زمانى که سرخى طرف مشرق که بعد از غروب خورشید پیدا مى شود، از بین برود.
فاصله زمانى بین غروب خورشید و مغرب به اختلاف فصل هاى سال تفاوت مىکند؛ (تقریباً بین پانزده تا بیست دقیقه مىباشد).
۲۱٫ آیا با شروع اذان مغرب رادیو و تلویزیون، افطار روزه جایز است؟
همه مراجع (به جز بهجت): اگر یقین دارید با اذان رادیو و تلویزیون، وقت داخل شده، اشکال ندارد.[۳۱]
آیه اللَّه بهجت: به محض اینکه قرص خورشید در افق پنهان شود، افطار روزه جایز است؛ ولى احتیاط مستحب آن است که مدتى صبر کند تا سرخى طرف مشرق از بین برود.[۳۲]
تبصره. طبق فتواى حضرت آیه اللَّه بهجت افطار کردن روزه کمى پیش از اذان رادیو و تلویزیون نیز جایز است؛ زیرا اذان این رسانه مدتى (نزدیک بیست دقیقه) بعد از غروب خورشید است.
نماز هنگام افطار
۲۲: هنگام اذان مغرب، افطار کردن بهتر است، یا خواندن نماز مغرب و عشاء؟
همه مراجع: خواندن نماز مغرب و عشاء بهتر است؛ ولى اگر کسى منتظر او است یا بسیار گرسنه است که نمى تواند نماز را با حضور قلب بخواند، افطار کردن بهتر است.[۳۳]
روزه در سفر
مسافرت در رمضان
۲۳: آیا مى شود در ماه رمضان، براى فرار از روزه مسافرت کرد؟
همه مراجع (به جز سیستانى و مکارم): مسافرت کردن در ماه رمضان- هر چند به عنوان فرار از روزه باشد- اشکال ندارد؛ ولى این امر تا قبل از روز بیست و سوم مکروه است.[۳۴]
آیات عظام سیستانى و مکارم: مسافرت کردن در ماه رمضان- هر چند به عنوان فرار از روزه باشد- اشکال ندارد؛ ولى مکروه است.[۳۵]
مسافرت قبل از ظهر
۲۴: کسى که پیش از ظهر تصمیم به مسافرت دارد، تکلیف روزه او چه مى شود؟
همه مراجع (به جز تبریزى و سیستانى): اگر پیش از ظهر مسافرت کند، روزه اش باطل است؛ ولى قبل از آنکه به حد ترخّص برسد، نمى تواند روزه را بخورد.[۳۶]
آیه اللَّه تبریزى: اگر از سر شب تصمیم بر سفر داشته و پیش از ظهر مسافرت کند، روزه اش باطل است؛ ولى قبل از آنکه به حد ترخص برسد، نمىتواند روزه را بخورد و اگر پیش از ظهر تصمیم بر مسافرت گرفته، بنابر احتیاط واجب باید روزه بگیرد.[۳۷]
آیه اللَّه سیستانى: اگر پیش از ظهر مسافرت کند، بنابر احتیاط واجب باید روزه اش را افطار کند؛ ولى قبل از آنکه به حد ترخص برسد، نمى تواند روزه را بخورد.[۳۸]
قضاى روزه مسافر
۲۵: کسى که در ماه رمضان مسافرت کرده، آیا علاوه بر قضا، باید کفّاره هم بدهد؟
همه مراجع: خیر، تنها قضاى روزه ها واجب است و کفّاره ندارد؛ ولى اگر قضاى روزه ها را تا ماه رمضان سال بعد به تأخیر اندازد، به جهت تأخیر، باید براى هر روز، یک مد طعام کفّاره بدهد.[۳۹]
روزه در سفر
۲۶: آیا گرفتن روزه هاى قضا، در سفر صحیح است؟
همه مراجع: خیر، جایز نیست.[۴۰]
نذر روزه
۲۷: کسى که در ماه رمضان در سفر است، آیا مى تواند نذر کند روزه بگیرد؟
همه مراجع: خیر، جایز نیست. [۴۱]
۲۸: به بارگاه حضرت سید الشهدا علیه السلام مشرف شدم، آیا در آنجا مى توانم نذر روزه کنم و روزه بگیرم؟
آیات عظام امام، تبریزى، صافى، فاضل، نورى و وحید: در مسافرت، نذر روزه جایز نیست.[۴۲]
آیات بهجت، خامنه اى و سیستانى: آرى، در مسافرت نذر روزه جایز و صحیح است.[۴۳]
آیه اللَّه مکارم: در مسافرت نذر روزه اشکال دارد و اگر نذر کرد، احتیاط واجب آن است که به نذر خود عمل کند.[۴۴]
۲۹: آیا مى توانیم پیش از سفر در وطن خود، نذر کنیم که در سفر روزه مستحبى بگیریم؟
همه مراجع (به جز مکارم): آرى، این نذر صحیح است.[۴۵]
آیه اللَّه مکارم: اگر روزه را معین نکند، نمى تواند در سفر روزه بگیرد.[۴۶]
نذر روزه در وطن
۳۰: آیا مى توانیم در وطن نذر کنیم که روزه ماه رمضان و یا قضاى آن را در سفر، به جا آوریم؟
همه مراجع: خیر، این نذر صحیح نیست.[۴۷]
روزه اساتید و دانشجویان
۳۱٫ اساتید و دانشجویان در صورتى که کمتر از ده روز در محل تحصیل و خوابگاه مى مانند، تکلیف نماز و روزه شان چیست؟
امام: نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.
آیات بهجت، صافى، فاضل و نورى: اساتید و دانشجویان، اگر در کمتر از ده روز، حداقل یک بار، بین وطن و دانشگاه رفت و آمد داشته باشند و این وضعیت، تا مدتى ادامه داشته باشد- به طورى که نزد عرف «سفر» کار آنان شمرده شود- نماز ایشان در محل تحصیل و بین راه تمام و روزه صحیح است.
تبصره:
۱٫ آیه اللَّه صافى مدت لازم براى صدق شغل سفر را حداقل چهار ماه رفت و آمد مى داند.
تبصره۲ (سفر اول). تمامى دانشجویان و اساتید مذکور، هرگاه بیش از ده روز در وطن خود بمانند، در اولین مسافرت به محل درس و تدریس، باید نماز را شکسته بخوانند و روزه نگیرند. اما پس از یک رفت و برگشت میان وطن و محل تحصیل، به وظیفه خود، مانند کثیرالسفر عمل کنند و نماز را کامل بخوانند و روزه را بگیرند.
تبصره۳٫ به فتواى آیه اللَّه بهجت، سفر اول با طى مسیر هشت فرسخ، تحقق مى یابد.
از این رو اگر فاصله محل درس و تدریس از وطن، بیش از هشت فرسخ باشد، در همان اولین مسافرت نیز نمازشان در محل تحصیل، کامل و روزه صحیح است.
آیه اللَّه تبریزى: دانشجو اگر در مدت کمتر از ده روز، بین وطن و دانشگاه رفت و آمد کند، باید احتیاط کند؛ یعنى، نماز را تمام و شکسته بخواند و اگر روزه گرفت، صحیح است و قضا ندارد. استاد اگر هر هفته، براى تدریس، به حدّ مسافت شرعى مسافرت مىکند- چنانچه مدت تدریس، دو ماه یا زیادتر باشد- باید نماز را تمام بخواند و روزه بگیرد.
تبصره: با توجه به اینکه آیه اللَّه تبریزى در این مسئله احتیاط واجب دارند، مقلدان ایشان مى توانند در این مسئله به فتواى مرجع تقلید مساوى و یا اعلم بعدى رجوع کنند و نمازشان را تمام بخوانند و روزه بگیرند.
آیهاللَّه سیستانى: ۱٫ اگر زمان تحصیل و تدریس اساتید و دانشجویان، حداقل دو سال ادامه دارد و در آنجا مستقر مى شوند [گر چه در هفته دو شبانه روز کامل باشند؛ به نحوى که به آنان مسافر گفته نشود]؛ آنجا در حکم وطن است و باید نمازشان را در محل تحصیل، تمام بخوانند و روزه را بگیرند. ۲٫ اگر اساتید و دانشجویان در هفته، حداقل سه روز بیش از مسافت شرعى رفت و آمد کنند و یا در سفر باشند و این برنامه براى مدتى (به طور مثال شش ماه در یک سال و یا حداقل سه ماه در چند سال تحصیلى) ادامه یابد؛ کثیرالسفر محسوب مىشوند و نماز ایشان در محل تحصیل و بین راه تمام و روزهشان صحیح است.
تبصره۱: در هر دو صورت اگر در ماه اول، قصد اقامت ده روز نکنند، باید احتیاط نمایند؛ یعنى، نمازشان را هم تمام و هم شکسته بخوانند و روزه را هم بگیرند و هم قضا نمایند.
تبصره۲: با توجه به اینکه آیه اللَّه سیستانى، رجوع به مرجع تقلید مساوى را جایز مى داند، مقلدان ایشان مى توانند در این مسئله به مرجع مساوى دیگر، مراجعه کنند که نماز را کامل و روزه را صحیح مى داند.
امام خامنه ای: اساتید و دانشجویان بورسیه و مأمور به تحصیل، اگر در کمتر از ده روز، حداقل یک بار بین وطن و دانشگاه رفت و آمد داشته باشند، نماز آنان تمام و روزه ایشان صحیح است؛ اما دیگر دانشجویان، نمازشان شکسته و روزه آنها صحیح نیست.
تبصره: با توجه به اینکه امام خامنه ای در مسئله رجوع به مرجع مساوى، احتیاط واجب دارند که رجوع جایز نیست، دانشجویان مى توانند در این مسئله به مرجع تقلید مساوى دیگر، مراجعه کنند؛ [به شرط اینکه مرجع تقلید جدید] رجوع به مرجع مساوى را جایز دانسته باشد و نماز دانشجوى مسافر را تمام و روزه او را صحیح بداند (مانند آیه اللَّه بهجت).
آیه اللَّه مکارم: ۱٫ اساتید و دانشجویان اگر براى مدت قابل ملاحظه اى- مثلًا یک سال یا بیشتر- در محل تحصیل یا تدریس بمانند، آن محل در حکم وطن است و نماز و روزه در آنجا، تمام مى باشد و ماندن ده روز پى در پى در آنجا شرط نیست.۲: کسانى که همه روزه، یا حداقل سه روز در هفته، به محل تحصیل یا تدریس مى روند؛ یعنى، صبح به محل تحصیل یا تدریس مى روند و عصر باز مى گردند و این کار مدتى ادامه مى یابد، کثیرالسفر محسوب مى شوند و نماز و روزه ایشان در آن محل و به هنگام رفت و برگشت، تمام است.
آیه اللَّه وحید: اگر در هفته حداقل چهار روز بین وطن و دانشگاه رفت و آمد کند و این کار براى مدت یک سال یا بیشتر ادامه داشته باشد، او کثیرالسفر است و نماز در آنجا تمام و روزه صحیح است و اگر رفت و آمد سه روز باشد، در این مورد نیز باید احتیاط کند. [۴۸]
۳۲: اساتید و دانشجویان، در صورتى که بیش از ده روز با قصد اقامت در محل درس و تدریس مى مانند، تکلیف نماز و روزه شان چیست؟
همه مراجع: براى این گونه افراد، نماز تمام و روزه صحیح است.[۴۹]
تبصره: در صورتى که از ابتدا به طور جدّ، قصد ماندن ده روز داشته باشند و بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتى، به دلیلى تصمیم بر بازگشت به وطن بگیرند؛ نماز و روزه آنها در محل تحصیل کامل خواهد بود.
۳۳: دانشجویانى که در خوابگاه ده روز یا بیشتر مى مانند و بین آنجا و محل تحصیل رفت و آمد مى کنند و فاصله بین آن دو، کمتر از چهار فرسخ شرعى (۵/۲۲ کیلومتر) است، حکم نماز و روزه شان چگونه است؟
امام: اگر در مدت ده روز، تنها یک مرتبه و به اندازه دو ساعت، از خوابگاه به دانشگاه بروند، نماز تمام و روزه صحیح است و در غیر این صورت شکسته است و روزه صحیح نیست.[۵۰]
آیات بهجت، سیستانى، فاضل، صافى، مکارم، نورى و وحید: در فرض یاد شده، نماز تمام و روزه صحیح است.[۵۱]
آیهاللَّه تبریزى: بنابر احتیاط واجب، باید نماز را بین شکسته و تمام جمع کنند و اگر روزه بگیرند، صحیح است و قضا ندارد.[۵۲]
آیه اللَّه خامنه اى: اگر در مدت ده روز، به اندازه یک تا دو ساعت در روز- یا چند روز که مجموع آن به مقدار یک سوم روز یا یک سوم شب باشد- از خوابگاه به دانشگاه بروند، نماز تمام و روزه صحیح است و در غیر این صورت نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.[۵۳]
۳۴٫ اگر استاد یا دانشجو به طور اتفاقى، به شهرى غیر از محل درس مسافرت کند، نماز و روزه او چگونه است؟
همه مراجع (به جز سیستانى): نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.[۵۴]
آیه اللَّه سیستانى: نماز تمام و روزه صحیح است.[۵۵]
۳۵: حکم نماز و روزه اساتیدى که یک یا چند روز در هفته، به محل تدریس (که فاصله آن با وطن بیش از مسافت شرعى است)، رفت و آمد دارند؛ در دو صورت زیر در محل تدریس و بین راه چگونه است؟
الف: محل تدریس یک شهر است. ب: محل تدریس شهرهاى مختلف است.
امام: نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.[۵۶]
آیات بهجت، خامنه اى، فاضل و نورى: اگر رفت و آمد حداقل تا مدتى ادامه داشته باشد- که عرف این کار را شغل او بداند- نماز تمام و روزه صحیح است.[۵۷]
آیه اللَّه تبریزى: اگر در هفته حداقل یک بار براى تدریس، بین وطن و دانشگاه رفت و آمد مى کنند، نماز تمام و روزه صحیح است. اگر رفت و آمدشان در مدت هشت یا نه روز، یک بار انجام مى گیرد، باید احتیاط کنند؛ یعنى، نماز را تمام و شکسته بخوانند و اگر روزه بگیرند، صحیح است و قضا ندارد.[۵۸]
آیه اللَّه سیستانى: اگر در ماه، ده روز یا بیشتر در سفر باشند و این امر در مدت یک سال، شش ماه و در مدت بیش از یک سال، تا سه ماه ادامه داشته باشد، نماز تمام و روزه صحیح است. اگر در ماه نه یا هشت روز در سفر باشند، باید احتیاط کنند؛ یعنى، نماز را تمام و شکسته بخوانند و روزه بگیرند و قضاى آن را نیز به جا آورند.[۵۹]
آیه اللَّه صافى: اگر رفت و آمد حداقل براى مدت چهار ماه ادامه داشته باشد، نماز تمام و روزه صحیح است.[۶۰]
آیه اللَّه وحید: اگر چهار روز در هفته را به محل تدریس رفت و آمد داشته باشند، نماز آنان تمام و روزه شان صحیح است. اگر سه روز در سفر باشند، بنابر احتیاط بین نماز شکسته و تمام جمع کنند و بنابر احتیاط روزه بگیرند و قضاى آن را نیز به جا آورند و اگر کمتر از سه روز باشد، نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.[۶۱]
محل تحصیل
۳۶: آیا محل تحصیل، در حکم وطن محسوب مىشود؟
همه مراجع (به جز سیستانى، مکارم و وحید): خیر، در حکم وطن محسوب نمى شود.[۶۲]
آیه اللَّه سیستانى: اگر براى مدت دو سال یا بیشتر، دو روز در هفته کاملًا مى ماند؛ آنجا در حکم وطن است.[۶۳]
آیه اللَّه مکارم: اگر براى مدت یک سال یا بیشتر، سه روز در هفته کاملًا مى ماند؛ آنجا در حکم وطن است.[۶۴]
آیه اللَّه وحید: اگر براى مدت یک سال یا بیشتر، چهار روز در هفته در سفر باشد؛ آنجا در حکم وطن است.[۶۵]
سفر اول
۳۷: حکم نماز و روزه دانشجوى مسافر، در سفر اول چگونه است؟
آیات امام خامنه اى: در همه سفرها شکسته است.
آیه اللَّه بهجت: اگر در سفر اول، فاصله آن از مسافت هشت فرسخ بیشتر باشد، باید نماز را تمام بخواند و اگر کمتر از این مقدار باشد، باید شکسته بخواند.
آیه اللَّه تبریزى: باید احتیاط کند؛ یعنى، نماز را شکسته و تمام بخواند و اگر روزه گرفت، صحیح است و قضا ندارد.[۶۶]
آیه اللَّه سیستانى: باید در ماه اول احتیاط کند؛ یعنى، نماز را شکسته و تمام بخواند و اگر روزه گرفت، آن را قضا کند.[۶۷]
آیات عظام فاضل، نورى و صافى: باید نماز را شکسته بخواند و روزه صحیح نیست.[۶۸]
آیه اللَّه مکارم: باید در چند سفر اول احتیاط کند؛ یعنى، نماز را شکسته و تمام بخواند و اگر روزه گرفت، آن را قضا کند.[۶۹]
آیه اللَّه وحید: در ماه اول و دوم باید احتیاط کند؛ یعنى، نماز را شکسته و تمام بخواند و اگر روزه گرفت، آن را قضا کند.[۷۰]
مسافت شرعى
۳۸: مقدار مسافت شرعى چند کیلومتر است؟
آیات عظام امام، بهجت، خامنهاى، فاضل، صافى و نورى: مسافت شرعى تقریباً ۵/۲۲ کیلومتر است.[۷۱]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: مسافت شرعى تقریباً ۲۲ کیلومتر است.[۷۲]
آیه اللَّه مکارم: مسافت شرعى تقریباً ۵/۲۱ کیلومتر است.
مبطلات روزه
خوردن و آشامیدن
۳۹: آیا چشیدن غذا، روزه را باطل مى کند؟
همه مراجع: اگر آن را فرو نبرد، اشکال ندارد.[۷۳]
خون لثه
۴۰: به جهت بیمارى مربوط به لثه، در روز چندین بار از آن خون مى آید؛ ولى گاهى بدون توجّه فرو مى رود، آیا روزه باطل مى شود؟
همه مراجع: اگر بدون توجه و اختیار فرو داده شود، روزه صحیح است.[۷۴]
۴۱: گاهى از لثه هایم خون بیرون مى آید و با آب دهان مخلوط مى گردد؛ آیا اگر آن را فرو ببرم، روزه باطل مى شود؟
همه مراجع (به جز تبریزى، صافى و نورى): اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود، فرو بردن آن روزه را باطل نمى کند.[۷۵]
آیات عظام تبریزى و صافى: اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود، بنا بر احتیاط واجب فرو نبرد و بیرون بریزد.[۷۶]
آیه اللَّه نورى: فرو بردن آن جایز نیست؛ هرچند در آب دهان مستهلک شود.[۷۷]
غذاى لاى دندان
۴۲: کسى که مى داند یا احتمال مى دهد، در روز غذاى باقى مانده در لاى دندان فرو برده مى شود، آیا لازم است هنگام سحر خلال یا مسواک کند؟
آیات عظام امام، خامنه اى و نورى: اگر در حد احتمال باشد، اشکال ندارد؛ ولى اگر بداند در روز چیزى از آن فرو مى رود، باید دندان خود را خلال یا مسواک کند و اگر انجام ندهد و چیزى از آن فرو رود، روزه اش باطل مى شود و اگر فرو نرود، بنابر احتیاط واجب، باید قضاى آن را به جا آورد.[۷۸]
آیات بهجت، تبریزى، سیستانى، صافى و فاضل: اگر در حد احتمال باشد، اشکال ندارد؛ ولى اگر بداند در روز چیزى از آن فرو مى رود، باید دندان خود را خلال یا مسواک کند و اگر انجام ندهد، روزه اش باطل مى شود (هر چند چیزى از آن فرو نرود).[۷۹]
آیه اللَّه مکارم: اگر در حد احتمال باشد، اشکال ندارد؛ ولى اگر بداند در روز چیزى از آن فرو مى رود، بنابر احتیاط واجب، باید دندان خود را خلال یا مسواک کند و اگر انجام ندهد و غذا فرو رود، روزه را تمام کند و بعد از ماه رمضان قضا نماید.[۸۰]
آیهاللَّه وحید: اگر در حد احتمال باشد، اشکال ندارد؛ ولى اگر مطمئن باشد در روز چیزى از آن فرو مى رود، باید دندان خود را خلال یا مسواک کند و اگر انجام ندهد و چیزى از آن فرو رود، روزه اش باطل مى شود.[۸۱]
خوردن سهوى
۴۳: اگر شخص روزه دار در اثر فراموشى چیزى بخورد، آیا تذکر دادن به او واجب است؟
همه مراجع: خیر، تذکر دادن به او واجب نیست.[۸۲]
غرغره کردن
۴۴: حکم غرغره کردن براى روزه دار چیست؟
همه مراجع: اگر هنگام غرغره کردن، آب از حلق به پایین برود، روزه باطل مى شود.[۸۳]
جویدن آدامس
۴۵: جویدن آدامس و مکیدن کندر براى روزه دار چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اشکال دارد.[۸۴]
فرو بردن اخلاط
۴۶: آیا فرو بردن خلط، روزه را باطل مى کند؟
همه مراجع (به جز بهجت و سیستانى): فرو بردن خلط- چنانچه به فضاى دهان نیامده باشد- اشکال ندارد؛ ولى اگر به فضاى دهان برسد، احتیاط واجب آن است که فرو نبرد.[۸۵]
آیه اللَّه بهجت: فرو بردن خلط- اگر در حال غیر روزه امر عادى باشد و به فضاى دهان نیز نیامده باشد- اشکال ندارد؛ ولى اگر به فضاى دهان برسد، احتیاط واجب آن است که فرو نبرد.[۸۶]
آیه اللَّه سیستانى: فرو بردن خلط- چنانچه به فضاى دهان نیامده باشد- اشکال ندارد؛ ولى اگر به فضاى دهان برسد، احتیاط مستحب آن است که فرو نبرد.[۸۷]
تبصره: مرز فضاى دهان و حلق، مخرج حرف (خ) مى باشد.
روزه دار و دندان پزشکى
۴۷: پرکردن دندان در ماه رمضان، چگونه است؟
همه مراجع: پر کردن یا جرم گیرى و کشیدن دندان در ماه رمضان، براى پزشکان جایز است و براى شخص روزه دار زمانى جایز است که مطمئن باشد، خون یا آبى که به وسیله دستگاه وارد فضاى دهان مى شود، فرو نخواهد رفت.[۸۸]
مسواک کردن
۴۸: آیا مسواک کردن با خمیر دندان، در حال روزه اشکال دارد؟
همه مراجع: خیر، اشکال ندارد؛ ولى باید از فرو رفتن آب دهان جلوگیرى شود.[۸۹]
نخ دندان
۴۹: حکم استفاده از نخ دندان- که فلوراید و طعم نعنا دارد- در حال روزه چیست؟
همه مراجع: اگر آب دهان را فرو نبرد، اشکال ندارد.[۹۰]
داروى چشمى
۵۰: آیا ریختن دارو به چشم (مانند قطره چشمى)، روزه را باطل مى کند؟
همه مراجع: اگر دارو به حلق نرسد و یا به حلق برسد ولى فرو نبرد، روزه اش باطل نمى شود.[۹۱]
تبصره: به طور کلى ریختن دارو به چشم در صورتى که مزه یا بوى آن به حلق برسد، کراهت دارد.
تزریق آمپول
۵۱: حکم تزریق آمپول در حال روزه ماه رمضان چیست؟
آیات عظام امام، بهجت و خامنهاى: اگر آمپول جنبه غذایى و تقویتى دارد، بنابر احتیاط واجب، باید از تزریق آن خوددارى کرد؛ ولى اگر جنبه دوایى دارد و یا عضو را بى حس مى کند، تزریق آن اشکال ندارد.[۹۲]
آیات عظام تبریزى، سیستانى، صافى، نورى و وحید: تزریق آمپول، روزه را باطل نمى کند؛ خواه جنبه غذایى و تقویتى داشته باشد، یا جنبه دوایى و مانند آن.[۹۳]
آیه اللَّه فاضل: اگر آمپول جنبه غذایى و تقویتى داشته باشد، باید از تزریق آن خوددارى کرد؛ ولى اگر جنبه دوایى دارد و یا عضو را بى حس مى کند، تزریق آن اشکال ندارد.[۹۴]
آیه اللَّه مکارم: تمام انواع آمپول هاى دارویى یا تقویتى که به صورت عضلانى تزریق مى شوند براى افراد روزه دار اشکال ندارد ولى تزریق آمپول هاى وریدى جایز نیست.[۹۵]
تزریق سرم
۵۲: حکم تزریق سرم در حال روزه ماه رمضان چیست؟
آیات عظام امام، تبریزى، خامنه اى و وحید: بنابر احتیاط واجب، باید از تزریق سرم خوددارى کند؛ خواه جنبه غذایى و تقویتى داشته باشد، یا جنبه دوایى و مانند آن.[۹۶]
آیه اللَّه بهجت: تزریق سرم روزه را باطل مى کند.[۹۷]
آیات عظام سیستانى، صافى و نورى: تزریق سرم روزه را باطل نمى کند؛ خواه جنبه غذایى و تقویتى داشته باشد، یا جنبه دوایى و مانند آن.[۹۸]
آیه اللَّه فاضل: اگر سرم جنبه غذایى و تقویتى داشته باشد، باید از تزریق آن خوددارى کرد؛ ولى اگر جنبه دوایى و مانند آن داشته باشد، تزریق آن اشکال ندارد.[۹۹]
آیهاللَّه مکارم: تزریق سرم هاى وریدى براى روزهدار جایز نیست.[۱۰۰]
اهداى خون
۵۳: اهداى خون از سوى فرد روزه دار، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر باعث ضعف شود، خون گرفتن مکروه است.[۱۰۱]
دود وسیله نقلیه
۵۴: گاهى انسان روزه دار در کنار وسیله نقلیه، قرار مى گیرد و دود آن به حلق او مى رسد؛ آیا روزه اش باطل مى شود؟
همه مراجع: اگر با این اعتقاد که دود غلیظ به حلقش نمى رسد، در کنار وسیله نقلیه بایستد و به طور اتفاقى دود به حلق او برسد، روزه اش صحیح است.[۱۰۲]
دود و بخار
۵۵: تنفس بخار آب در حمام، براى روزه دار چه حکمى دارد؟
همه مراجع: بخار آب حمام، روزه را باطل نمى کند [مگر آنکه در فضاى دهان به صورت آب در آید]. [۱۰۳]
دستگاه بخور
۵۶: آیا استفاده از دستگاه بخور، جهت معالجه روزه را باطل مى کند؟
آیات عظام امام، خامنه اى و نورى: صرف بخار غلیظ روزه را باطل نمى کند [مگر آنکه در فضاى دهان به صورت آب در آید].[۱۰۴]
آیه اللَّه بهجت: اگر به صورت بخار غلیظ باشد، باید آن را به حلق نرساند و اگر بخارها در فضاى دهان به صورت آب جمع شود، نباید فرو دهد.[۱۰۵]
آیات عظام تبریزى، سیستانى، صافى، فاضل، مکارم و وحید: اگر به صورت بخار غلیط باشد بنا بر احتیاط واجب باید آن را به حلق نرساند.[۱۰۶]
تبصره: طبق فتواى همه مراجع تقلید، اگر بخارها در فضاى دهان به صورت آب جمع شود، نباید فرو دهد.
کشیدن سیگار
۵۷: حکم کشیدن سیگار و تنباکو در حال روزه چیست؟
همه مراجع: احتیاط واجب آن است که روزه دار، از دود سیگار و تنباکو خوددارى کند.[۱۰۷]
تهوع روزه دار
۵۸: اگر روزه دار به جهت حالت تهوع، قى کند؛ روزه اش چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر بى اختیار باشد، اشکال ندارد؛ ولى اگر از روى عمد باشد، روزه را باطل مى کند.[۱۰۸]
عطر و شامپو
۵۹: آیا استفاده از، شامپو، کرم ویتامینه و رژلب در ماه مبارک رمضان مجاز است؟
همه مراجع: هیچ یک از موارد ذکر شده، روزه را باطل نمى کند؛ مگر آنکه رژ لب، وارد دهان شده و فرو داده شود.[۱۰۹]
۶۰: استعمال عطر براى روزه دار، در ماه رمضان چه حکمى دارد؟
همه مراجع: استعمال عطر براى روزه دار مستحب است؛ ولى بو کردن گیاهان معطّر مکروه است.[۱۱۰]
فرو بردن سر در آب
۶۱: شستن سر در زیر شیر آب در حال روزه، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: شستن سر زیر شیر آب روزه را باطل نمى کند.[۱۱۱]
۶۲: آیا شنا کردن و فرو بردن سر زیر آب روزه را باطل مى کند؟
همه مراجع (به جز بهجت، سیستانى و وحید): صرف شنا کردن روزه را باطل نمى کند ولى فرو بردن سر زیر آب، بنا براحتیاط واجب روزه را باطل مى سازد.[۱۱۲]
آیات بهجت و وحید: صرف شنا کردن روزه را باطل نمى کند ولى فرو بردن سر زیر آب، روزه را باطل مىسازد.[۱۱۳]
آیه اللَّه سیستانى: به طور کلى فرو بردن سر زیر آب، روزه را باطل نمى سازد؛ ولى کراهت شدید دارد.[۱۱۴]
روزه غواصان
۶۳: اگر کسى با به سر گذاشتن کلاه مخصوص (مانند غواص ها) در آب فرو رود، روزه اش چه حکمى دارد؟
همه مراجع (بهجز سیستانى): اگر سر در محفظه اى قرار گیرد، روزهاش باطل نمى شود.[۱۱۵]
آیهاللَّه سیستانى: به طور کلى فرو بردن سر زیر آب، روزه را باطل نمىسازد.[۱۱۶]
جنابت
۶۴: کسى که شب ماه رمضان جنب شده و مى داند که اگر بخوابد، بعد از اذان صبح بیدار مى شود، تکلیف او چیست؟
همه مراجع (به جز مکارم): این شخص باید پیش از خواب غسل کند و اگر بدون غسل بخوابد و بعد از اذان صبح بیدار شود، روزه اش باطل است و باید علاوه بر قضاى آن، کفّاره هم بدهد.[۱۱۷]
آیه اللَّه مکارم: اگر بدون غسل بخوابد و بعد از اذان صبح بیدار شود، روزه اش اشکال دارد و بنابر احتیاط واجب، بعد از ماه رمضان، آن را قضا کند و کفّاره هم بدهد.[۱۱۸]
۶۵: در ماه رمضان بعد از اذان صبح، با حالت احتلام بیدار شدم؛ ولى مى دانم پیش از اذان محتلم شده ام، تکلیفم چیست؟
همه مراجع: روزه صحیح است.[۱۱۹]
جنابت قبل اذان
۶۶: شخص جنب که در ماه رمضان قبل از اذان صبح، به آب دسترسى ندارد، وظیفه اش چیست؟
همه مراجع: اگر تا پیش از اذان صبح به آب دسترسى ندارد، تیمّم بدل از غسل کند و روزه او صحیح است. بعد از اذان در صورت دسترسى به آب، براى نماز صبح غسل کند و در غیر این صورت، با همان تیمم نماز صبح خود را بخواند.[۱۲۰]
۶۷: شخصى در ماه رمضان پیش از اذان صبح محتلم شده و اگر بخواهد غسل کند، وقت براى خوردن سحرى باقى نمىماند؛ تکلیف او چیست؟
همه مراجع: اگر مى تواند بدون خوردن سحرى روزه بگیرد، باید غسل کند و اگر بدون آن نمى تواند روزه بگیرد و خوف ضرر دارد، سحرى بخورد و پیش از اذان تیمم کند.[۱۲۱]
۶۸: کسى که در تنگى وقت، قبل از اذان صبح در شب هاى ماه رمضان، به جهت جنابت تیمم کند؛ آیا مى تواند با آن نماز بخواند، یا باید غسل به جا آورد؟
آیات عظام امام، خامنه اى و نورى: بنابر احتیاط واجب، باید براى نماز صبح غسل به جا آورد.[۱۲۲]
آیات بهجت، تبریزى، سیستانى، صافى، فاضل و وحید: باید براى نماز صبح، غسل به جا آورد.[۱۲۳]
آیه اللَّه مکارم: اگر تیمم و عذرش باقى است، با همان تیمم مى تواند نماز صبح بخواند.[۱۲۴]
۶۹: اگر در ماه رمضان، با اعتقاد به اینکه براى غسل جنابت وقت دارد، مشغول به غسل شود و وسط غسل بفهمد مقدارى از غسل با اذان صبح همراه شده است، حکم روزه او چیست؟
همه مراجع: روزه او صحیح است.[۱۲۵]
۷۰: کسى که پیش از اذان صبح، با حالت احتلام از خواب بیدار مى شود، آیا مى تواند تا نزدیک اذان، غسل نکند و تیمم کند؟
باید پیش از اذان صبح، تیمم کند و روزه او صحیح است.[۱۲۶]
احتلام روزه دار
۷۱: جوانى که عادتش این است که اگر در روز بخوابد، محتلم مى شود؛ آیا در ماه رمضان مى تواند در روز بخوابد؟
همه مراجع: آرى، مى تواند در روز بخوابد؛ هر چند بداند در خواب محتلم مى شود و روزه او صحیح است.[۱۲۷]
۷۲: اگر شخصى بعد از نماز صبح، محتلم شود و تا غروب غسل نکند؛ آیا اشکالى به روزه او وارد مى شود؟
همه مراجع: خیر، لازم نیست فورى غسل کند و روزه او صحیح است؛ ولى براى نماز باید غسل کند.[۱۲۸]
جنابت و روزه قضا
۷۳: شخصى مى خواهد روزه قضاى ماه رمضان را بگیرد، بعد از اذان صبح بیدار مى شود و خود را محتلم مى یابد؛ آیا مى تواند آن روز را روزه بگیرد؟
آیات عظام امام، خامنهاى و نورى: اگر بعد از اذان صبح محتلم شده باشد، مى تواند روزه بگیرد؛ ولى اگر پیش از اذان صبح محتلم شده، نمى تواند آن روز را روزه بگیرد.[۱۲۹]
آیه اللَّه بهجت: روزه آن روز باطل مى شود.[۱۳۰]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: مى تواند آن روز را روزه بگیرد.[۱۳۱]
آیات عظام صافى و فاضل: اگر وقت قضاى روزه تنگ نیست، باید روز دیگرى را روزه بگیرد؛ ولى اگر وقت تنگ است- به عنوان مثال پنج روز قضا به ذمه دارد و پنج روز هم بیشتر به ماه رمضان باقى نمانده است- بنابر احتیاط واجب، باید آن روز را روزه بگیرد و بعد از رمضان هم قضا کند و اگر وقت تنگ نیست، روزه اش باطل است و باید روز دیگرى را روزه بگیرد.[۱۳۲]
آیه اللَّه مکارم: اگر وقت قضاى روزه تنگ نیست، بنابر احتیاط واجب باید روز دیگرى را روزه بگیرد؛ ولى اگر وقت تنگ است- به عنوان مثال پنج روز قضا به ذمه دارد و پنج روز هم بیشتر به ماه رمضان باقى نمانده- همان روز را روزه بگیرد و روزه صحیح است.[۱۳۳]
ندانستن جنابت
۷۴: چندین سال با حال جنابت، روزه گرفتم و نماز خواندم؛ در حالى که نمى دانستم جنب باید غسل کند، تکلیف من چیست؟
آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، خامنه اى و وحید: نماز و روزه هایى را که در حال جنابت انجام داده اید، باید قضا کنید.[۱۳۴]
آیات عظام سیستانى، صافى و فاضل: اگر در یاد گرفتن مسائل کوتاهى نکرده اید، روزه ها صحیح است و قضا ندارد؛ ولى نمازهایى را که در حال جنابت خوانده اید، در هر حال باید قضا کنید.[۱۳۵]
آیه اللَّه مکارم: روزه هایى را که در حال جنابت انجام داده اید، بنا بر احتیاط واجب قضا کنید و نمازهایى را که در این حالت خوانده اید قضا نمایید.[۱۳۶]
آیه اللَّه نورى: روزه ها صحیح است و قضا ندارد؛ ولى نمازهایى را که در حال جنابت خوانده اید، باید قضا کنید.[۱۳۷]
تبصره۱: طهارت نسبت به نماز شرط واقعى است؛ از این رو اگر از روى ناآگاهى بدون طهارت نماز بخواند، نمازش باطل است.
تبصره۲: در هر حال روزه هایى که با این حالت گرفته شده است کفاره ندارد.
فراموشى غسل جنابت
۷۵: اگر در ماه رمضان، غسل جنابت را فراموش کنیم و پس از چند روز یادمان بیاید، چه تکلیفى داریم؟
همه مراجع: باید نمازها و روزه آن چند روز را قضا کنید؛ ولى کفّاره ندارد.[۱۳۸]
۷۶: کسى که مدتى روزه گرفته و نماز خوانده است و بعد بفهمد جنب بوده، تکلیف او چیست؟
همه مراجع: اگر متوجه اصل جنابت نبوده، روزه هاى او صحیح است؛ ولى باید نمازها را قضا کند.[۱۳۹]
۷۷: اگر کسى در شب جنب شود؛ ولى غسل را فراموش کند، تا اینکه در روز متوجه شود؛ آیا در این صورت نیز روزهاش باطل است؟
همه مراجع: آرى، در این فرض نیز روزه باطل مى شود.[۱۴۰]
تبصره: هر چند روزه شخص باطل است؛ ولى باید تا غروب از خوردن و آشامیدن و مانند آن امساک کند.
تأخیر غسل جنابت
۷۸: اگر کسى در شب ماه رمضان، جُنُب شود و تا نزدیک اذان صبح، غسل را به تأخیر اندازد و سپس تیمم کند، آیا روزه او صحیح است؟
همه مراجع (به جز صافى و وحید): در این فرض (هر چند تأخیر غسل، گناه است)؛ ولى چنانچه قبل از اذان صبح تیمم کند، روزه او صحیح است.[۱۴۱]
آیات عظام صافى و وحید: در این فرض (هر چند تأخیر غسل، گناه است)؛ بنابر احتیاط واجب تیمم کند و روزه بگیرد و قضاى آن را نیز به جا آورد.[۱۴۲]
بطلان غسل روزه دار
۷۹٫ کسى که نمى دانسته شستن کف پا در غسل لازم است، مدتى به این ترتیب غسل مى کرده؛ نسبت به نماز و روزه هاى گذشته چه تکلیفى دارد؟
همه مراجع: اگر مى داند که آب به کف پا نمى رسیده، باید نمازهایى را که خوانده، قضا کند؛ ولى روزه ها قضا ندارد.[۱۴۳]
۸۰: مدتى غسل هاى خود را نادرست انجام مى دادم و با آن روزه مى گرفتم و نماز مى خواندم، آیا باید روزه ها و نمازها را قضا کنم؟
همه مراجع: روزه ها قضا ندارد؛ ولى نمازها را باید قضا کنید.[۱۴۴]
استمنا
۸۱: استمنا چیست؟
همه مراجع: استمنا آن است که انسان با خود یا دیگرى کارى کند که از او، منى بیرون آید. این عمل حرام است و در صورت خروج منى، غسل جنابت بر او واجب مىشود.[۱۴۵]
استمناى روزه دار
۸۲: اگر کسى به عمد روزه خود را در ماه مبارک رمضان، به وسیله استمنا باطل کند، چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز خامنه اى، سیستانى و صافى): علاوه بر قضا، بنابر احتیاط واجب، باید «کفاره جمع» (۶۰ روز روزه و اطعام ۶۰ فقیر) بپردازد.[۱۴۶]
آیه اللَّه صافى: علاوه بر قضا، باید کفاره جمع (۶۰ روز روزه و اطعام ۶۰ فقیر) بپردازد.[۱۴۷]
آیات عظام خامنه اى و سیستانى: علاوه بر قضا، کفّاره دارد و بنابر احتیاط مستحب، کفاره جمع (۶۰ روز روزه و اطعام ۶۰ فقیر) بپردازد.[۱۴۸]
۸۳: کسى که به حرمت استمنا در ماه رمضان آگاهى داشته؛ ولى نمى دانسته روزه را باطل مى کند، تکلیف او چیست؟
همه مراجع (به جز سیستانى، خامنه اى و مکارم): در فرض یاد شده، باید روزه هایى که در آن استمنا کرده، قضا کند و کفّاره هم بدهد.[۱۴۹]
آیه اللَّه سیستانى: پرداخت کفّاره واجب نیست و اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمى داده است، قضاى روزه ها نیز واجب نیست.[۱۵۰]
آیه اللَّه خامنه اى: در فرض یاد شده، تنها قضاى روزه ها واجب است.[۱۵۱]
آیها للَّه مکارم: در فرض یاد شده، بنابر احتیاط واجب روزه هایى که در آن استمنا کرده، قضا کند و کفّاره هم بدهد.[۱۵۲]
خودارضایى
۸۴: کسى که بدون قصد بیرون آمدن منى در ماه رمضان، با خودش بازى کند و ناخود آگاه منى از او خارج شود؛ آیا روزه اش باطل مى شود؟
همه مراجع: اگر احتمال مى داده که با این کار منى از او بیرون مى آید، روزه اش باطل مى شود.[۱۵۳]
استمنا هنگام بلوغ
۸۵: در جوانى گاهى در ماه رمضان استمنا مى کردم؛ ولى به هیچ وجه از حرمت آن آگاهى نداشتم و نیز نمى دانستم که روزه را باطل مى کند، تکلیف من چیست؟
آیات عظام امام، صافى و نورى: اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمى دادهاید، کفّاره واجب نیست؛ ولى بنابر احتیاط واجب، باید روزه هایى را که در آنها استمنا کردهاید، قضا کنید.[۱۵۴]
آیات بهجت، خامنه اى و فاضل: اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمى دادهاید، کفّاره واجب نیست؛ ولى باید روزه هایى را که در آنها استمنا کرده اید، قضا کنید.[۱۵۵]
آیات عظام تبریزى و وحید: باید روزه هایى را که در آنها استمنا کرده اید، قضا کنید؛ ولى کفّاره واجب نیست.[۱۵۶]
آیه اللَّه سیستانى: پرداخت کفّاره واجب نیست و اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمى دادهاید، قضاى روزه ها نیز واجب نیست.[۱۵۷]
آیه اللَّه مکارم: بنابر احتیاط واجب باید روزه هایى را که در آنها استمنا کرده اید، قضا کنید؛ ولى کفّاره واجب نیست.[۱۵۸]
۸۶: اگر با قصد خروج منى، خودارضایى کند؛ در صورتى که به حد خروج منى نرسد، آیا روزه را باطل مىکند؟
آیات عظام امام، خامنه اى و فاضل: خیر، روزه اش باطل نمى شود.[۱۵۹]
آیات بهجت، صافى، مکارم و نورى: اگر به قصد بیرون آمدن منى، خود ارضایى کند، روزه اش باطل مى شود؛ هر چند منى از او بیرون نیاید.[۱۶۰]
آیهاللَّه تبریزى: اگر به قصد بیرون آمدن منى، خود ارضایى کند- هر چند منى از او بیرون نیاید- باید روزه را تمام کند و بعد از ماه رمضان قضا نماید.[۱۶۱]
آیات عظام سیستانى و وحید: اگر به قصد بیرون آمدن منى خود ارضایى کند- هر چند منى از او بیرون نیاید- بنابراحتیاط واجب، روزه را تمام کند و بعد از ماه رمضان قضا نماید.[۱۶۲]
فکر شهوانى
۸۷: اگر در ماه رمضان، فکر و خیال شهوانى باعث حرکت منى شود؛ ولى از بیرون آمدن آن جلوگیرى گردد، روزه باطل است؟
همه مراجع (به جز امام، خامنه اى و فاضل): اگر با این کار قصد بیرون آمدن منى را نداشته باشد، روزه باطل نمى شود.[۱۶۳]
آیات عظام امام، خامنه اى و فاضل: تا هنگامى که منى از او خارج نشود، روزه باطل نمى شود.[۱۶۴]
نگاه به نامحرم
۸۸: اگر روزه دار به نامحرم نگاه کند، آیا روزه اش باطل مى شود؟
همه مراجع: خیر، روزه اش صحیح است.[۱۶۵]
تبصره: این عمل از ثواب و ارزش روزه مى کاهد؛ از این رو بایسته است چشم، گوش، زبان، قلب و همه اعضا، از ارتکاب خلاف و گناه حفظ شوند.
فیلم مبتذل
۸۹: حکم مشاهده فیلم هاى مبتذل در ماه رمضان چیست؟ آیا روزه را باطل مى کند؟
همه مراجع: نگاه به فیلم هاى مبتذل و شهوت برانگیز، حرام است؛ خواه در ماه رمضان باشد یا غیر آن و اگر احتمال مى دهد با نگاه به این نوع فیلم ها، منى از او خارج مى شود- چنانچه منى بیرون بیاید- روزه اش باطل است.[۱۶۶]
ملاعبه با همسر
۹۰: ترشّحات معمولى که از بانوان روزه دار، هنگام ملاعبه با همسرشان خارج مى شود، چه حکمى دارد؟ آیا روزه شان باطل مى شود؟
همه مراجع: ترشّحات مزبور پاک است و روزه را باطل نمى کند.[۱۶۷]
۹۱: آیا ملاعبه با همسر در ماه رمضان جایز است؟
همه مراجع: اگر بدون قصد بیرون آمدن منى، با همسر خود ملاعبه کند- چنانچه اطمینان دارد منى از او خارج نمى شود- اشکال ندارد و روزه هر دو صحیح است؛ هر چند اتفاقاً از او منى بیرون آید.[۱۶۸]
روابط زناشویى
۹۲: مردى که نمى تواند روزه بگیرد، آیا مى تواند با همسر روزه دار خود نزدیکى کند؟
همه مراجع: خیر، جایز نیست.[۱۶۹]
۹۳٫ آیا در حال روزه نزدیکى از پشت با همسر، روزه را باطل مى کند؟
همه مراجع (به جز مکارم): آرى، روزه را باطل مى کند.[۱۷۰]
آیه اللَّه مکارم: بنابر احتیاط واجب روزه را باطل مى کند.[۱۷۱]
۹۴: اگر زن و شوهر در حال روزه نزدیکى کنند- در حالى که نمى دانند این کار روزه را باطل مى کند- تکلیف چیست؟
آیات عظام امام، صافى و نورى: اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمى دادند، کفّاره واجب نیست؛ ولى بنابر احتیاط واجب، باید روزه ها را قضا کنند.[۱۷۲]
آیات بهجت، خامنه اى و فاضل: اگر جهل به حدى باشد که احتمال باطل شدن روزه را نمى دادند، کفّاره واجب نیست؛ ولى باید روزهها را قضا کنند.[۱۷۳]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: باید روزه ها را قضا کنند؛ ولى کفّاره واجب نیست.[۱۷۴]
آیه اللَّه مکارم: بنابر احتیاط واجب، باید روزه ها را قضا کنند؛ ولى کفّاره واجب نیست.[۱۷۵]
ماه عسل
۹۵: دختر و پسرى که تازه عروسى کرده و در ماه رمضان براى ماه عسل مسافرت مى کنند؛ آیا نزدیکى آنان در روز حرام است؟
همه مراجع: اگر قصد ماندن ده روز نکنند، آمیزش در ماه رمضان حرام نیست؛ ولى کراهت دارد.[۱۷۶]
معاینه زن
۹۶: آیا معاینه زن حامله در حال روزه، توسط پزشک زنان- که ناچار باید دست را داخل رحم کند- روزه را باطل مى کند؟
همه مراجع: خیر، روزه را باطل نمى کند.[۱۷۷]
دروغ
۹۷: چه نوع دروغى روزه را باطل مى کند؟
همه مراجع (به جز بهجت، سیستانى و مکارم): دروغ بستن به خدا، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله، امامان و بنابر احتیاط واجب پیامبران، جانشینان آنان و حضرت زهرا علیها السلام.
آیه اللَّه بهجت: دروغ بستن به خدا، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله، امامان، پیامبران، جانشینان آنان و حضرت زهرا علیها السلام.
آیه اللَّه سیستانى: بنابر احتیاط واجب، دروغ بستن به خدا، پیامبر اسلام و امامان علیهم السلام.
آیه اللَّه مکارم: بنابر احتیاط واجب، دروغ بستن به خدا، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله، امامان، پیامبران، جانشینان آنان و حضرت زهرا علیها السلام.
۹۸: اگر کسى با کتابت، دروغى را به نبى اکرم صلى الله علیه و آله یا امامان علیهم السلام نسبت بدهد، آیا روزه اش باطل مى شود؟
همه مراجع: آرى، روزه اش باطل مى شود؛ هر چند با نوشتار باشد.[۱۷۸]
غلط خواندن قرآن
۹۹: اگر در ماه رمضان آیه قرآن یا حدیث را به طور سهوى غلط بخواند، تکلیف روزه اش چیست؟
همه مراجع: روزه اش باطل نمى شود؛ ولى سعى کند قرآن یا حدیث را درست بخواند.[۱۷۹]
روزه خوارى مجاز
روزه بیمار
۱۰۰: اگر گرفتن روزه باعث شود بیمارى دیرتر بهبود یابد، تکلیف چیست؟
همه مراجع: نباید روزه بگیرد.[۱۸۰]
۱۰۱: اگر بیمار با اعتقاد به اینکه روزه برایش ضرر دارد، روزه بگیرد؛ حکم چیست؟
همه مراجع: اگر روزه بگیرد، صحیح نیست و باید پس از ماه رمضان آن را قضا کند.[۱۸۱]
۱۰۲: کسى که مى داند یا احتمال قوى مى دهد که اگر روزه بگیرد، به زخم معده یا سنگ مثانه دچار مى شود؛ آیا روزه بر او واجب است؟
همه مراجع: اگر احتمال عقلایى مى دهد، روزه بر او واجب نیست.[۱۸۲]
روزه بیمار کلیوى
۱۰۳: کسى که ناراحتى کلیه دارد و باید براى جلوگیرى از آن در طول روز، چندین بار از آب و مایعات استفاده کند، حکم روزه او چه مى شود؟
همه مراجع: اگر براى جلوگیرى از بیمارى کلیه، نیاز به نوشیدن آب یا سایر مایعات در طول روز باشد، روزه گرفتن بر او واجب نیست.[۱۸۳]
روزه بیمار آسمى
۱۰۴: کسى که به نفس تنگى شدید مبتلا شده و در روز باید از اسپرى استفاده کند، تکلیف روزه او چیست؟
آیات عظام امام، فاضل، مکارم و نورى: با توجه به اینکه داروى یاد شده، خوردن و آشامیدن بر آن صدق نمى کند، روزه را باطل نمى کند.[۱۸۴]
آیه اللَّه بهجت: اگر به صورت گاز رقیق باشد، اشکال ندارد و روزه صحیح است.[۱۸۵]
آیات عظام تبریزى و وحید: اگر قبل از رسیدن به حلق به صورت هوا در بیاید، روزه را باطل نمى کند.[۱۸۶]
آیه اللَّه سیستانى: اگر به صورت مایع به حلق نرسد، اشکال ندارد و روزه صحیح است.[۱۸۷]
آیه اللَّه خامنه اى: اگر دارو به صورت گاز یا پودر وارد حلق شود، بنابر احتیاط واجب روزه را باطل مى کند و اگر گرفتن روزه بدون آن، زحمت و مشّقت دارد، استفاده از آن جایز است، و بعد از ماه رمضان، اگر توانست بدون استفاده از اسپرى روزه بگیرد، بنابر احتیاط واجب قضا کند.[۱۸۸]
آیه اللَّه صافى: اگر موادى وارد ریه مى شود، روزه اشکال پیدا مى کند و اگر گرفتن روزه بدون استفاده از آن، زحمت و مشّقت دارد و در طول سال باید از اسپرى استفاده کند، در ماه رمضان روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب براى هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد و قضا ندارد.[۱۸۹]
ضعف چشم
۱۰۵: چشم من ضعیف است و مى ترسم روزه برایم ضرر داشته باشد، تکلیف من چیست؟
همه مراجع: اگر خوف ضرر عقلایى باشد، روزه بر شما واجب نیست و اگر تا ماه رمضان سال بعد بیمارى ادامه یافت، قضا هم واجب نیست. تنها براى هر روز ۷۵۰ گرم گندم، یا جو، یا آرد و … به عنوان کفّاره به فقیر بدهید.[۱۹۰]
ضعف بدن
۱۰۶: به علت درس خواندن و امتحانات، ضعف و سستى بر من غالب مى شود؛ آیا مى توانم روزه ها را بخورم؟
همه مراجع: این گونه ضعف و سستىها تا حدودى لازمه روزه است و براى نوع افراد پیش مى آید و به جهت آن نمى توان روزه را خورد؛ ولى اگر ضعف به حدى برسد که تحمل آن بسیار سخت و مشکل باشد، خوردن آن اشکال ندارد.[۱۹۱]
تبصره: انسان مى تواند در این شرایط به مسافرت برود (حداقل ۵/۲۲ کیلومتر) و روزه خود را بخورد و به وطن برگردد. در این صورت لازم نیست تا مغرب از خوردن و آشامیدن خوددارى کند و بعد از ماه رمضان، قضاى آن را به جا آورد و کفّاره هم ندارد.
خوردن دارو
۱۰۷: بیمارى که در طول روز تنها به خوردن چند قرص نیاز دارد، در حالى که گرفتن روزه برایش ضرر ندارد؛ آیا خوردن تنها چند قرص روزه را باطل مى کند؟
همه مراجع: آرى، روزه او باطل مى شود.[۱۹۲]
معیار ضرر در روزه
۱۰۸: آیا احتمال ضرر، مجوز ترک روزه مى شود، یا اطمینان به ضرر لازم است؟ میزان در مقدار ضرر چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى، سیستانى و وحید): آنچه که باعث افطار روزه مى شود، خوف ضررى است که منشأ عقلایى داشته باشد و میزان در مقدار آن، عرف عقلا است؛ به گونه اى که اثر مترتب بر روزه را ضرر بدانند.[۱۹۳]
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: آنچه که باعث افطار روزه مى شود، خوف ضررى است که منشأ عقلایى داشته باشد و مقدار ضرر، باید قابل توجه باشد.[۱۹۴]
نظر پزشک
۱۰۹: ملاک در ضرر، تشخیص پزشک است یا تشخیص خود شخص؟
همه مراجع: تشخیص خود بیمار ملاک است. همین اندازه که ترس نسبت به ضرر عقلایى باشد، کافى است. خوف ضرر گاهى از قول متخصص و زمانى از تجربه مریض هاى مشابه و گاهى از تجربه خود انسان، به دست مى آید.[۱۹۵]
۱۱۰: اگر انسان شک داشته باشد که روزه برایش ضرر دارد یا نه؛ ولى پزشک او را از گرفتن روزه منع مى کند، تکلیف چیست؟
آیات عظام امام، خامنه اى، صافى، فاضل و نورى: اگر از گفته پزشک براى او ترس پیدا شود و احتمال عقلایى بدهد که روزه برایش ضرر دارد، نباید روزه بگیرد.[۱۹۶]
آیات عظام تبریزى و وحید: در فرض یاد شده اگر پزشک، متخصص و مورد اعتماد باشد، باید به گفته اش عمل کند.[۱۹۷]
آیات بهجت و سیستانى: اگر از گفته پزشک براى او ترس پیدا شود و احتمال عقلایى بدهد که روزه برایش ضرر دارد، مى تواند روزه نگیرد.[۱۹۸]
آیه اللَّه مکارم: اگر از گفته پزشک براى او ترس پیدا شود و احتمال عقلایى بدهد که روزه برایش ضرر دارد، نباید روزه بگیرد، و اگر با تجربه خودش در یافته که ضرر ندارد، باید روزه بگیرد. در صورت شک، مى تواند یکى دو روز را تجربه کند و بعد طبق دستور بالا عمل نماید.[۱۹۹]
زن باردار
۱۱۱: زن باردارى که نتوانسته روزه بگیرد، تکلیفش چیست؟
آیات عظام امام، خامنه اى و نورى: اگر روزه براى جنین ضرر داشته است، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و اگر براى خودش ضرر داشته، بنابر احتیاط واجب باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر حال روزه ها را باید قضا کند.[۲۰۰]
آیات بهجت، سیستانى و فاضل: افزون بر قضاى روزه ها، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد؛ خواه روزه براى جنین ضرر داشته باشد، یا براى خودش. [۲۰۱]
آیات عظام تبریزى، مکارم و وحید: اگر روزه براى جنین ضرر داشته است، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و اگر براى خودش ضرر داشته، پرداخت کفّاره واجب نیست و در هر حال روزهها را باید قضا کند.[۲۰۲]
آیه اللَّه صافى: اگر روزه براى جنین ضرر داشته است، بنابر احتیاط واجب باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و اگر براى خودش ضرر داشته، پرداخت کفّاره واجب نیست و در هر حال روزه ها را باید قضا کند.[۲۰۳]
۱۱۲: روزه گرفتن براى زن باردار- که نمى داند روزه براى جنین ضرر دارد- چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنین داشته باشد، نباید روزه بگیرد.[۲۰۴]
۱۱۳: زن باردارى که به جهت حمل و شیردهى نتوانسته روزه ماه رمضان و قضاى آن را تا سال بعد بگیرد؛ آیا تکلیف قضا از او ساقط مى شود و حکم مریض را دارد؟
همه مراجع: خیر، هر زمان توانایى پیدا کرد، باید روزه ها را قضا کند و حکم مریض را ندارد.[۲۰۵]
روزه زن شیرده
۱۱۴: تکلیف زنى که شیر مى دهد، چیست؟
آیات عظام امام، خامنه اى و نورى: اگر گرفتن روزه باعث کمى شیر او و ناراحتى بچه شود، یا براى خودش ضرر داشته باشد؛ روزه براى او واجب نیست و در صورت اول باید براى هر روز، یک مد طعام به فقیر بدهد و در فرض دوم این امر احتیاط واجب است و در هر حال روزه ها را باید قضا کند.[۲۰۶]
آیات بهجت، سیستانى و فاضل: اگر گرفتن روزه باعث کمى شیر او و ناراحتى بچه شود، یا براى خودش ضرر داشته باشد؛ روزه براى او واجب نیست و باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر حال روزه ها را باید قضا کند.[۲۰۷]
آیات عظام تبریزى، صافى، مکارم و وحید: اگر گرفتن روزه باعث کمى شیر او و ناراحتى بچه شود، یا براى خودش ضرر داشته باشد؛ روزه براى او واجب نیست و در صورت اول باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر حال روزه ها را باید قضا کند.[۲۰۸]
جلوگیرى از عادت ماهیانه
۱۱۵: اگر در ایام عادت، از قرص یا آمپول جلوگیرى استفاده کند؛ آیا روزه او صحیح است؟
همه مراجع: اگر عادت نشود، روزه صحیح است.[۲۰۹]
زن حائض
۱۱۶: اگر زن حائض در ماه رمضان، پیش از اذان صبح از حیض پاک شود، تکلیف او چیست؟
همه مراجع: اگر براى غسل وقت دارد، باید غسل کند و اگر وقت تنگ است، باید تیمّم کند و روزه اش صحیح است. اگر از روى عمد، غسل یا تیمم نکند، روزه اش باطل است و باید کفّاره بدهد.[۲۱۰]
۱۱۷: اگر زن حائض، در ماه رمضان غسل حیض را فراموش کند و بعد از یک یا چند روز متوجه شود، آیا باید روزه اش را قضا کند؟
همه مراجع (به جز بهجت و مکارم): خیر، روزه ها صحیح است و قضا ندارد.[۲۱۱]
آیه اللَّه بهجت: باید روزهها را قضا کند.[۲۱۲]
آیه اللَّه مکارم: بنابر احتیاط واجب، باید روزه ها را قضا کند.[۲۱۳]
تبصره: بهتر است در فرض یاد شده، روزه ها را قضا کند.
۱۱۸: اگر زن روزه دار در روز، خون حیض مشاهده کند، تکلیف روزه اش چگونه است؟
همه مراجع: روزه باطل مى شود و باید بعد از ماه رمضان، قضا کند.[۲۱۴]
نذر روزه حائض
۱۱۹: خانمى نذر کرده بود که چند روز اول ماه شعبان را روزه بگیرد؛ ولى در این چند روز عادت ماهیانه شد؛ تکلیف او چیست؟
همه مراجع (به جز مکارم و وحید): اگر صیغه شرعى خوانده، باید در ایام عادت ماهیانه روزه نگیرد و در زمان دیگرى، قضاى آن را به جا آورد.[۲۱۵]
آیات عظام مکارم و وحید: اگر صیغه شرعى خوانده، باید در ایام عادت ماهیانه روزه نگیرد و بنابر احتیاط واجب، در زمان دیگرى قضاى آن را به جا آورد.[۲۱۶]
روزه دختر بچه ها
۱۲۰: دخترى که به حد بلوغ رسیده، ولى به واسطه ضعف بنیه، نمى تواند روزه بگیرد و قضاى آن را تا دو سه سال به جا آورد، تکلیف او چیست؟
همه مراجع (به جز مکارم و تبریزى): اگر گرفتن روزه براى او ضرر دارد، یا تحمل آن برایش زحمت و مشقّت زیاد دارد، روزه بر او واجب نیست؛ ولى ترک آن به صرف برخى عذرها، جایز نیست و هر زمان توانست باید قضاى آن را به جا آورد.[۲۱۷]
آیه اللَّه تبریزى: اگر گرفتن روزه براى او ضرر دارد، یا تحمل آن برایش زحمت و مشقت زیاد دارد، روزه واجب نیست و اگر تا ماه رمضان سال بعد، ضعف او برطرف شد، باید قضاى آن را به جا آورد و اگر نتوانست، باید براى هر روز یک مد طعام (تقریباً ده سیر)، به فقیر بدهد و قضاى روزه لازم نیست؛ ولى اگر فدیه ممکن نبود، باید هر زمان که توانست روزه ها را قضا کند.[۲۱۸]
آیه اللَّه مکارم: در فرض یاد شده، روزه بر او واجب نیست و باید براى هر روز یک مد طعام بدهد و قضاى این روزه ها هم بر او واجب نیست.[۲۱۹]
روزه و بلوغ
۱۲۱: کسى که نمى داند روزههایى که در ایام جوانى خورده، قبل از هنگام بلوغ بوده یا نه؛ آیا قضاى آنها واجب است؟
همه مراجع: اگر نمى داند، چیزى بر عهده او نیست.[۲۲۰]
قضا و کفاره
قضاى روزه
۱۲۲: آیا قضاى روزه ماه رمضان و کفّاره آن، باید پى در پى انجام گیرد؟
همه مراجع: لازم نیست قضاى روزه ها پى در پى باشد؛ ولى در کفّاره- چنانچه گرفتن دو ماه روزه را اختیار کند- باید یک ماه تمام و یک روز آن را از ماه دیگر پى در پى بگیرد.[۲۲۱]
تبصره: آیه اللَّه مکارم پى در پى بودن کفّاره روزه را احتیاط واجب مى داند.
تأخیر قضاى روزه
۱۲۳: کسى که به واسطه بیمارى، نتوانسته روزه هاى ماه رمضان را بگیرد؛ اگر چند سال قضاى آن را به تأخیر اندازد، تکلیف چیست؟
همه مراجع: اگر بیمارى او در میان سال خوب شد، باید روزه ها را قضا کند و اگر به سال بعد انداخت، علاوه بر قضاى روزه، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد اما اگر بیمارى او تا سال بعد ادامه یافت- به طورى که نمى توانست قضا کند- فقط باید براى هر روز، یک مد طعام به فقیر بدهد.[۲۲۲]
فراموشى قضاى روزه
۱۲۴: در ماه رمضان مدتى روزه نگرفته ام، اما تعداد روزه ها را فراموش کرده ام، وظیفه ام چیست؟
همه مراجع: مى توانید به مقدار حداقل اکتفا کنید؛ یعنى، هر مقدار از روزه ها را که مى دانید کمتر از آن مقدار نبوده، باید قضا کنید و بیش از آن لازم ست.[۲۲۳]
قضاى روزه بیمار
۱۲۵: کسى که در قضاى روزه ماه رمضان خود، سهل انگارى کرده و اکنون به جهت بیمارى، نمى تواند آنها را به جا آورد، تکلیف چیست؟
همه مراجع (به جز سیستانى): اگر در قضاى روزه ها سهل انگارى کرده و اکنون نمى تواند تا رمضان آینده آنها را به جا آورد، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و هر زمان توانایى پیدا کرد، باید روزه ها را قضا کند.[۲۲۴]
آیه اللَّه سیستانى: اگر در قضاى روزه ها سهل انگارى کرده و اکنون نمى تواند تا رمضان آینده، آنها را به جا آورد، بنابر احتیاط واجب براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و هر زمان توانایى پیدا کرد، باید روزه ها را قضا کند.[۲۲۵]
خوردن روزه قضا
۱۲۶: آیا کسى که روزه قضا گرفته، مى تواند آن را به جهتى باطل کند؟
همه مراجع: اگر پیش از ظهر باشد، اشکال ندارد؛ ولى خوردن آن بعد از ظهر جایز نیست و اگر چنین کند، باید کفّاره بدهد و مقدار آن پرداخت ده مد طعام به ده فقیر (هر کدام یک مّد) است.[۲۲۶]
قضاى نماز روزه دار
۱۲۷: اگر نماز شخص روزه دار قضا شود، آیا روزه اش صحیح است؟
همه مراجع: آرى، روزه اش صحیح است و باید نمازش را قضا کند.[۲۲۷]
روزه مافى الذمه
۱۲۸: کسى که نمى داند قضاى روزه دارد، آیا مى تواند روزه ما فى الذمه بگیرد؟ یعنى نیت کند اگر روزه قضا داشته باشد، آن را به جا آورد؛ و گرنه به عنوان روزه مستحبى حساب شود؟
همه مراجع: آرى، با این نیت مى تواند روزه بگیرد.[۲۲۸]
قضاى روزه پدر
۱۲۹: اگر پدر انسان از روى نافرمانى، روزه هایش را نگرفته باشد و از دنیا برود، تکلیف فرزند او چیست؟
امام: اگر پدرش مى توانسته روزه ها را قضا کند، بر پسر بزرگ تر واجب است که آنها را به جا آورد و یا براى او اجیر بگیرد.[۲۲۹]
آیاتعظام بهجت، صافى و فاضل: بنابراحتیاط واجب بر پسر بزرگ تر واجب استکه آنها را بهجا آورد و یا براى او اجیر بگیرد؛ هر چند پدرش نمى توانسته روزه ها را قضا کند.[۲۳۰]
آیه اللَّه تبریزى: اگر پدرش مى توانسته روزه ها را قضا کند، بنابر احتیاط واجب بر پسر بزرگ تر- تا جایى که براى او مشقّت و حرج نداشته باشد- واجب است آنها را به جا آورد و یا براى او اجیر بگیرد.[۲۳۱]
آیات عظام خامنه اى، سیستانى، مکارم و نورى: اگر ترک روزه ها بر اثر نافرمانى بوده است، قضاى آنها بر پسر بزرگتر واجب نیست (البته احتیاط مستحب آن است که قضا کند).[۲۳۲]
آیه اللَّه وحید: اگر پدرش مى توانسته روزه ها را قضا کند، بنابر احتیاط واجب بر پسر بزرگتر واجب است که آنها را به جا آورد و یا براى او اجیر بگیرد.[۲۳۳]
۱۳۰: اگر پسر بزرگ تر شک داشته باشد از پدرش روزه قضا مانده یا خیر، تکلیف او چیست؟
همه مراجع: در فرض یاد شده، چیزى بر پسر بزرگ تر نیست.[۲۳۴]
۱۳۱: پدرم چند سال روزه قضا داشت که نمى دانم آنها را به جا آورده یا نه و در این مورد وصیتى هم نکرده است؛ تکلیف پسر ارشد خانواده چیست؟
همه مراجع (به جز فاضل و مکارم): اگر پسر بزرگ تر یقین دارد که پدرش روزه قضا داشته است، بنابر احتیاط واجب باید آنها را به جا آورد.[۲۳۵]
آیه اللَّه فاضل: اگر پسر بزرگ تر یقین دارد که پدرش روزه قضا داشته است، باید آنها را به جا آورد.[۲۳۶]
آیه اللَّه مکارم: بر پسر بزرگ تر چیزى نیست و باید حمل بر صحّت کنند و بگویند پدرشان روزه ها را به جا آورده است.[۲۳۷]
۱۳۲: اگر پدر از دنیا برود و فرزندان ندانند که پدرشان روزه قضا داشته یا نه، تکلیف چیست؟
همه مراجع: در فرض یاد شده چیزى بر عهده آنان نیست.[۲۳۸]
۱۳۳: کسى که هم خودش روزه قضا دارد و هم روزه پدرش که از دنیا رفته؛ انجام دادن کدام مقدم است؟
همه مراجع: با توجه به اینکه هر دو واجب است، ترتیبى بین آن دو وجود ندارد.[۲۳۹]
۱۳۴: اگر پسر ارشد خانواده بعد از پدر از دنیا برود، آیا روزه هاى پدر بر عهده پسر دوم است؟
همه مراجع: خیر، بر سایر پسران تکلیفى نیست.[۲۴۰]
۱۳۵: اگر پسر بزرگ تر بخواهد براى روزه هاى پدر از دنیا رفته اش، کسى را اجیر کند، آیا مى تواند از ترکه میت خرج کند؟
همه مراجع: خیر، پسر بزرگ تر باید خودش روزه هاى پدر را به جا آورد و یا از اموال خود، کسى را اجیر کند و حق ندارد از ترکه میت چیزى خرج کند؛ مگر آنکه پدر وصیت کرده باشد.[۲۴۱]
۱۳۶: اگر پسر بزرگ تر خانواده روزه هاى پدر را قضا نکند، آیا بر سایر پسران تکلیفى هست؟
همه مراجع: خیر، بر سایر پسران تکلیفى نیست.[۲۴۲]
دختر و روزه پدر
۱۳۷: اگر پدر، تنها فرزند دختر داشته باشد، آیا بعد از مرگش قضاى روزه هاى او، بر دختر بزرگ تر واجب است؟
همه مراجع (به جز صافى): خیر، واجب نیست.[۲۴۳]
آیه اللَّه صافى: اگر پدر فرزند پسر نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید از بین اولیاى میت، مردى که از همه بزرگ تر است، روزه ها را قضا کند و اگر کسى نبود، بر زنى که از همه بزرگ تر است، واجب مى شود.[۲۴۴]
قضاى روزه مادر
۱۳۸: آیا قضاى روزه هاى مادر هم بر پسر بزرگ تر واجب است؟
آیات عظام امام، تبریزى، سیستانى و وحید: خیر، واجب نیست.[۲۴۵]
آیات بهجت، صافى، فاضل و نورى: بنابر احتیاط واجب باید به جا آورد.[۲۴۶]
امام خامنه ای: آرى، واجب است.[۲۴۷]
آیه اللَّه مکارم: اگر از روى نافرمانى نبوده و توانایى بر قضا داشته، بر پسر بزرگ تر واجب است آنها را به جا آورد؛ ولى اگر از روى نافرمانى بوده، واجب نیست.[۲۴۸]
روزه استیجارى
۱۳۹: کسى که مقدارى روزه قضایى دارد و نمى تواند آنها را به جا آورد، جایز است در این مورد کسى را اجیر کند؟
همه مراجع: خیر، اجیر کردن دیگران براى گرفتن روزه، در حال حیات جایز نیست و باید هر زمان توانایى پیدا کرد، آن را به جا آورد.[۲۴۹]
۱۴۰: کسى که روزه قضا دارد، مى تواند روزه استیجارى بگیرد؟
همه مراجع: آرى، اشکال ندارد.[۲۵۰]
کفّاره روزه
۱۴۱: آیا کفّاره افطار عمدى روزه، با کفّاره مریض تفاوت دارد؟
همه مراجع: آرى، در دو مورد با هم تفاوت دارد: الف: در مقدار ب: در مصرف.
در کفّاره افطار عمدى روزه، باید براى هر روز شصت فقیر را سیر کند (یا به هر کدام یک مد طعام بدهد) و یا دو ماه روزه بگیرد. اما در کفّاره مریض، اگربیمارى تا رمضان آینده ادامه داشته باشد، باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
در کفّاره افطار عمدى، اگر به شصت فقیر دسترسى دارد، نمى تواند به هر کدام از آنها بیشتر از یک مد طعام بدهد؛ ولى در کفّاره مریض این امر لازم نیست.[۲۵۱]
تأخیر کفّاره
۱۴۲: کسى که کفّاره روزه را تا چند سال به تأخیر اندازد، آیا چیزى بر مقدار آن افزوده مى شود؟
همه مراجع: خیر، چیزى بر آن افزوده نمى شود.[۲۵۲]
۱۴۳: کسى که کفّاره روزه به گردن دارد، آیا مى تواند آن را به تأخیر اندازد؟
همه مراجع: آرى، پرداخت کفّاره فورى نیست؛ ولى نباید در تأخیر آن سهل انگارى و کوتاهى کرد.[۲۵۳]
مصرف کفّاره
۱۴۴: آیا کفّاره روزه را مى توان به واجب النفقه پرداخت؟
همه مراجع: کفّاره روزه را نمى توان به واجب النفقه داد؛ ولى پرداخت آن به خویشاوندان اشکال ندارد.[۲۵۴]
پول کفّاره
۱۴۵: آیا پول کفّاره را نیز مى توان به فقیر داد؟
همه مراجع: دادن پول کفّاره به فقیر کفایت نمى کند- خواه کفّاره مریض باشد یا کفّاره افطار عمدى- مگر اینکه اطمینان داشته باشد، فقیر به وکالت از او، طعام مى خرد و آن را به عنوان کفّاره قبول مى کند.[۲۵۵]
بهزیستى و کمیته امداد
۱۴۶: آیا پرداخت پول کفّاره به نهادهایى مانند بهزیستى و کمیته امداد، کفایت مى کند؟
همه مراجع: اگر اطمینان دارد که نهادهاى یاد شده، پول کفّاره را با رعایت شرایط شرعى، به مصرف طعام براى فقیران مى رسانند، کفایت مى کند.[۲۵۶]
کفّاره و سادات
۱۴۷: آیا غیر سید، مى تواند کفّاره روزه را به سید بدهد؟
همه مراجع (به جز صافى): آرى، اشکال ندارد؛ ولى بهتر (احتیاط مستحب) است، به سید ندهد.[۲۵۷]
آیه اللَّه صافى: بنابر احتیاط واجب، غیر سید نمى تواند کفّاره روزه را به سید بدهد.[۲۵۸]
کفّاره و امور فرهنگى
۱۴۸: آیا کفّاره روزه را مى توان در امور فرهنگى، جشن ازدواج و مانند آن صرف کرد؟
همه مراجع: خیر، صرف آن در این امور جایز نیست و باید با آن فقیران را اطعام کرد.[۲۵۹]
ناتوانى پرداخت کفّاره
۱۴۹: اگر پرداخت کفّاره روزه براى شخصى که روزه اش را به طور عمد افطار کرده، ممکن نباشد (یعنى به واسطه بیمارى نمى تواند روزه بگیرد و از نظر مالى هم توانایى ندارد)، تکلیفش چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى، خامنهاى، صافى و وحید): هر مقدار که توانایى دارد، به فقیر مّد طعام بدهد و اگر از دادن این مقدار نیز عاجز است، باید حداقل با گفتن یک بار «استغفر اللَّه»، استغفار کند.[۲۶۰]
آیات عظام تبریزى و وحید: بنابر احتیاط واجب، باید هر مقدار که توانایى دارد، به فقیر مدّ طعام بدهد و استغفار کند و اگر از دادن این مقدار نیز عاجز است، باید حداقل با گفتن یک بار «استغفر اللَّه»، استغفار کند.[۲۶۱]
آیه اللَّه خامنه اى: باید هر مقدار که توانایى دارد، به فقیر مدّ طعام بدهد و بنابر احتیاط استغفار نیز بکند و اگر از دادن این مقدار نیز عاجز است، باید حداقل به گفتن یک بار «استغفر اللَّه»، استغفار کند.[۲۶۲]
آیه اللَّه صافى: هر مقدار که توانایى دارد، به فقیر مدّ طعام بدهد و استغفار کند و اگر از دادن این مقدار نیز عاجز است، باید حداقل با گفتن یک بار «استغفر اللَّه»، استغفار کند.[۲۶۳]
۱۵۰: کسى که اکنون نمى تواند کفّاره افطار عمدى بپردازد، چنانچه در آینده متمکن شد، آیا باید جبران کند؟
همه مراجع (به جز خامنه اى و مکارم): بنابر احتیاط واجب هر وقت متمکن شد، باید کفّاره را بدهد.[۲۶۴]
آیات عظام خامنه اى و مکارم: تکلیف از او ساقط است و لازم نیست کفّاره بدهد.[۲۶۵]
کفّاره روزه همسر
۱۵۱: کفّاره روزه زن بر عهده مرد است یا زن؟
همه مراجع: پرداخت کفّاره روزه زن، بر عهده خودش است.[۲۶۶]
کفّاره روزه فرزند
۱۵۲: کسى که به جهت افطار عمدى روزه، کفّاره برعهده دارد، اما درآمدى ندارد و تحت تکّفل پدر است؛ چه کسى باید کفّاره اش را بدهد؟
همه مراجع (به جز خامنه اى و مکارم): بنابر احتیاط واجب، هر وقت خودش متمکن شد، باید کفّاره را بدهد و بر عهده پدرش نیست.[۲۶۷]
آیات عظام خامنه اى و مکارم: تکلیف از او ساقط است و لازم نیست، کفّاره بدهد و بر عهده پدرش هم نیست.[۲۶۸]
روزه خوارى عمدى
۱۵۳: کسى که از روى عمد، روزه هاى خود را نگرفته، تکلیفش چیست؟
همه مراجع: هر مقدار از روزه ها را که نگرفته، باید قضا کند و افزون بر آن، براى هر روز نیز باید کفّاره بدهد؛ یعنى، دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند و یا به هر کدام یک مد (تقریباً ده سیر) طعام (گندم یا جو و مانند آن) به آنها بدهد.[۲۶۹]
۱۵۴: آیا کسى که از روى عمد و در ملاء عام، روزه خوارى مى کند، تعزیر دارد؟
همه مراجع: افزون بر قضا و کفّاره، تعزیر نیز دارد که مقدار آن، براى بار اول و دوم ۲۵ تازیانه است و به نظر عده اى، اندازه اى براى آن مشخص نشده و با نظر و تشخیص حاکم تعیین مى گردد. اگر بعد از تعزیر اول و دوم، براى مرتبه سوم روزه خوارى کند، حکمش قتل است.[۲۷۰]
روزه خوارى هنگام بلوغ
۱۵۵: روزه هایى که در اوایل سن تکلیف به جا نیاورده ام، علاوه بر قضا کفّاره هم دارد؟
همه مراجع: هر مقدار از روزه ها را که نگرفته اید، باید قضا کنید و افزون بر آن، براى هر روز نیز باید کفّاره بدهید؛ یعنى، دو ماه روزه بگیرید یا شصت فقیر را سیر کنید و یا به هر کدام یک مد (تقریباً ده سیر) طعام (گندم یا جو و مانند آن) به آنها بدهید.[۲۷۱]
روزه مستحبى
۱۵۶: آیا مسافر مى تواند روزه مستحبى بگیرد؟
آیات عظام امام، خامنه اى و نورى: خیر، گرفتن روزه مستحبى در سفر جایز نیست؛ مگر در مدینه طیبه که براى بر آورده شدن حاجت، مى تواند سه روز، روزه مستحبى بگیرد و لازم است روز چهار شنبه، پنج شنبه و جمعه را اختیار کند.[۲۷۲]
آیات بهجت، صافى و فاضل: خیر، گرفتن روزه مستحبى در سفر جایز نیست؛ مگر در مدینه طیبه که براى بر آورده شدن حاجت، مى تواند سه روز، روزه مستحبى بگیرد و بهتر است روز چهار شنبه، پنج شنبه و جمعه را اختیار کند.[۲۷۳]
آیات عظام تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید: خیر، گرفتن روزه مستحبى در سفر جایز نیست؛ مگر در مدینه طیبه که براى بر آورده شدن حاجت، مى تواند سه روز، روزه مستحبى بگیرد و احتیاط واجب آن است که روز چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه را اختیار کند.[۲۷۴]
۱۵۷: آیا کسى که روزه قضا دارد، مى تواند روزه مستحبى بگیرد؟
همه مراجع: خیر، با داشتن روزه قضا، گرفتن روزه مستحبى جایز نیست.[۲۷۵]
۱۵۸: آیا کسى که کفّاره روزه دارد، مى تواند روزه مستحبى بگیرد؟
آیات عظام امام، تبریزى، خامنه اى و نورى: خیر، با داشتن کفّاره روزه، گرفتن روزه مستحبى جایز نیست.[۲۷۶]
آیات بهجت و سیستانى: آرى، با داشتن کفّاره روزه، گرفتن روزه مستحبى اشکال ندارد.[۲۷۷]
آیات عظام صافى، فاضل، مکارم و وحید: بنابر احتیاط واجب، با داشتن کفّاره روزه، گرفتن روزه مستحبى جایز نیست.[۲۷۸]
خوردن روزه مستحبى
۱۵۹: آیا جایز است، روزه مستحبى را باطل کنیم؟
همه مراجع: آرى، اشکال ندارد؛ ولى اگر بعد از ظهر باشد، مکروه است.[۲۷۹]
۱۶۰: روزه مستحبى گرفته ام؛ دوستم خوراکى به من تعارف مى کند، وظیفه ام چیست؟
همه مراجع: مستحب است، روزه خود را افطار کنید.[۲۸۰]
اجازه شوهر در روزه
۱۶۱: آیا براى گرفتن روزه هاى مستحبى، اجازه شوهر لازم است؟
همه مراجع (به جز بهجت، صافى و مکارم): اگر با حق زناشویى شوهر منافات داشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید اجازه بگیرد. اگر شوهر او را از روزه گرفتن باز دارد، باید اطاعت کند؛ هر چند با حق زناشویى او منافات نداشته باشد.[۲۸۱]
آیات بهجت و مکارم: بنابر احتیاط واجب، باید از شوهر اجازه بگیرد؛ هر چند با حق زناشویى شوهر منافات نداشته باشد.[۲۸۲]
آیه اللَّه صافى: اگر با حق شوهر منافات داشته باشد، باید از شوهر اجازه بگیرد و اگر منافات نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید اجازه بگیرد. اگر شوهر او را از روزه گرفتن باز دارد، باید اطاعت کند؛ هر چند با حق زناشویى او هم منافات نداشته باشد.[۲۸۳]
روزه نذرى
۱۶۲: کسى که قضاى روزه ماه رمضان بدهکار است، آیا مى تواند روزه نذر کند؟
آیات عظام امام، سیستانى، خامنه اى و مکارم: خیر، نمى تواند روزه نذر کند.[۲۸۴]
آیات عظام تبریزى، بهجت، صافى، فاضل، نورى و وحید: آرى، مى تواند روزه نذر کند.[۲۸۵]
آیه اللَّه فاضل: اگر روز معینى را نذر کند- که گرفتن قضاى روزه هاى ماه رمضان، قبل از آن ممکن باشد- اشکال ندارد.[۲۸۶]
۱۶۳: اگر زن بدون اجازه شوهر نذر کند روزه بگیرد؛ آیا روزه اش صحیح است؟
آیات عظام امام، خامنه اى و نورى: خیر، روزهاش باطل است.[۲۸۷]
آیه اللَّه بهجت: بنابر احتیاط واجب، بدون اجازه شوهر [از نظر وضعى] منعقد مى شود.[۲۸۸]
آیات عظام تبریزى، سیستانى، فاضل، صافى، مکارم و وحید: اگر با حق زناشویى شوهر منافات داشته باشد، بدون اجازه او باطل است.[۲۸۹]
روزه مستحبى و جنابت
۱۶۴٫ آیا انسان جنب، مى تواند بعد از اذان صبح غسل کند و روزه مستحبى بگیرد؟
همه مراجع: روزه مستحبى اشکال ندارد و روزه صحیح است.[۲۹۰]
دانستنى ها و اصطلاحات احکام روزه
مد و طعام
۱۶۵: منظور از مد و طعام در کفّاره روزه چیست؟
منظور از «طعام»، گندم، آرد، نان، جو، خرما و مانند آن است و «مد» حدود ۷۵۰ گرم یا ده سیر مى باشد.[۲۹۱]
کفّاره
۱۶۶: کفّاره چیست؟
«کفّاره» از ماده «کفر» به معناى پوشاندن است و در اصطلاح دینى، عبارت است از: «پرداخت صدقه، قربانى و انجام دادن عمل شرعى و مانند آن به جهت گناهى که انجام گرفته است». از آنجایى که آثار گناه را محو مى سازد و آن را از انسان مى پوشاند، «کفّاره» مى نامند. انسان کافر، نیز از آن جهت که حقایقى از قبیل خدا، قیامت، نبوت و … را انکار کرده و آن را از خود مى پوشاند، کافر نامیده مى شود. کفّاره در همه شریعت ها و ادیان، براى اجتناب از پیامدهاى سوء اعمال شرعى، غیراخلاقى و مخالف اصول اجتماعى انجام مى گیرد.
مهم ترین آثار آن، جلب رضایت و فرو نشاندن خشم الهى است. کفّاره چند نوع است: معین، مخیر، مرتب، مرتب و مخیر و کفّاره جمع. تعریف و موارد هریک از اینها در جاى خود بیان شده است.[۲۹۲]
کفّاره جمع
۱۶۷: کّفاره جمع چیست؟
«کفّاره جمع» عبارت است از: «جمع بین آزاد کردن یک بنده و گرفتن دو ماه روزه و اطعام شصت فقیر». این کفّاره در دو مورد تحقق مى یابد: یکى اینکه انسان روزه خود را با چیز حرام باطل کند و دیگر اینکه شخص مسلمانى را بى گناه و از روى عمد به قتل برساند.[۲۹۳]
تبصره: با توجه به اینکه در عصر حاضر آزاد کردن بنده مورد ندارد، باید بین دو مورد دیگر جمع کند.
انواع کفّاره روزه
۱۶۸: چند نوع کفّاره روزه وجود دارد؟
کفّاره روزه چهار نوع است:
۱: کفاره روزه خوارى عمدى در ماه رمضان؛ و آن آزاد کردن بنده یا گرفتن دو ماه روزه و یا اطعام شصت فقیر است.
۲: کفاره خوردن عمدى روزه قضاى ماه رمضان در بعد از ظهر؛ و آن اطعام ده فقیر است و در صورت عدم تمکن، گرفتن سه روز، روزه است.
۳: کفاره روزه نذر معین؛ و آن همان کفاره روزه خوارى عمدى در ماه رمضان است.[۲۹۴]
۴: کفاره روزه اعتکاف؛ و آن همان کفاره روزه خوارى عمدى در ماه رمضان است.
روزه یوم الشک
۱۶۹: روزه یوم الشک چیست؟
روزى که انسان شک دارد آخر ماه شعبان است یا اول ماه رمضان، «یومالشک» مى نامند. با توجه به اینکه در بین مردم، گفتوگو مى شود که در شب آن روز، ماه دیده شده یا نه و یا کسانى که شهادت به دیدن ماه مى دهند شرایط لازم را ندارند، باعث شک و تردید مى شود؛ آن روز به این عنوان، نام گرفته است.
گرفتن روزه آن روز نه تنها واجب نیست؛ بلکه اگر کسى به نیت ماه رمضان روزه بگیرد، کار حرامى انجام داده است و چنانچه کسى بخواهد آن روز را روزه بگیرد، باید به نیت ماه شعبان یا روزه قضا (اگر به ذمه داشته باشد)، بگیرد.[۲۹۵]
روزه سکوت
۱۷۰: روزه سکوت چیست؟
روزه «صَمْت» یا سکوت، عبارت است از: «پرهیز از مفطرات هشتگانه و دورى از سخن گفتن». این روزه در شریعت حضرت موسى، میان بنىاسرائیل شناخته شده بود. حضرت مریم بنا به مصالحى از جانب خداوند، مأمور شد تا در مدت معینى، از سخن گفتن اجتناب کند؛ ولى این امر در اسلام یکى از محرمات شمرده شده است.[۲۹۶]
فقیر شرعى
۱۷۱: فقیر از نظر شرعى به چه کسى گفته مى شود؟
همه مراجع: کسى که نمى تواند مخارج سال خود و خانواده را در حد متعارف تأمین کند، فقیر است.[۲۹۷]
اتحاد افق
۱۷۲: منظور از اتحاد افق چیست؟
شهرهایى که از نظر علم هیئت در یک طول جغرافیایى (نصف النهار) قرار گرفته باشند، هم افق مى نامند. بنابراین اگر در یکى از این شهرها ماه دیده شود و مانعى مانند ابر در کار نباشد، در شهرهایى که در طول آن قرار دارد، نیز دیده مى شود.[۲۹۸]
حکم و حاکم
۱۷۳: منظور از حاکم و حکم او در مسئله رؤیت ماه چیست؟
«حکم»، عبارت است از انشاى مجتهد جامع شرایط، از روى موازین شرعى در موضوعات جزئى؛ از قبیل: ثبوت اول ماه، تعیین سرپرست، تعیین متولى، رفع خصومت بین مردم و … این حکم، بر تمامى مکلّفان- حتى مجتهدان- حجت است و همه باید از این حکم پیروى و اطاعت کنند و هیچ مجتهدى نمى تواند حکم او را نقض کند؛ مگر آنکه به اشتباه و خطاى او پى ببرد. منظور از حکم، صرف خبر و اعلام نیست؛ بلکه باید لفظ «حَکَمْتُ» و مانند آن به کار رود. منظور از حاکم در رسالههاى عملیه، همان مجتهد جامعشرایط فتوا است.[۲۹۹]
[۱]. بقره،۱۸۳
[۲]. احادیث بسیارى در این زمینه آمده است، ر. ک: من لایحضره الفقیه، ج ۲، ح ۱۷۶۹- ۱۷۶۶
[۳]. بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۸۳
[۴]. به نقل از: تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۶۳۲
[۵]. تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۶۳۴؛ لسان العرب؛ مجمع البحرین؛ فرهنگ اصطلاحات فارسى؛ منلایحضره الفقیه، ج ۲، باب النوادر، ص ۱۶۹
[۶]. ر. ک: تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۶۳۳
[۷]. بقره، آیه ۱۸۳
[۸]. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۰۷
[۹]. بحار الانوار، ج ۹۶ ص ۲۹۲
[۱۰]. ر. ک: غرر الحکم و درر اللکلم
[۱۱]. العروه الوثقى، ج ۲، اقسام الصوم
[۱۲].همان، ج ۲، اقسام الصوم؛ توضیح المسائل، م ۱۷۳۹- ۱۷۴۵
[۱۳]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۴۸
[۱۴]. العروه الوثقى، ج ۲، اقسام الصوم؛ توضیح المسائل، م ۱۷۳۹- ۱۷۴۵
[۱۵]. توضیح المسائل مراجع، ۱۷۲۹، ۱۷۲۵، العروه الوثقى، ج ۲؛ کتاب الصوم، فصل فى موارد الرخصه فى افطار شهر رمضان
[۱۶]. العروه الوثقى، ج ۲، نیه الصوم
[۱۷]. وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۶۰، ۱۵۶۱، ۱۵۷۲ و ۱۵۷۳؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۵۲، ۱۵۵۳، ۱۵۵۵ و ۱۵۶۵
[۱۸]. العروهالوثقى، ج ۲، نیهالصوم
[۱۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۶۸، ۱۵۶۹؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۷۶ و ۱۵۷۷
[۲۰]. العروه الوثقى، ج ۲، نیه الصوم، م ۱۵
[۲۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۶۱
[۲۲]. تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۶۱؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۶۹
[۲۳]. توضیح المسائل مراجع، م ۷۴۲ و ۱۵۷۴
[۲۴]. امام، نورى، فاضل و مکارم، تعلیقات على العروه، ج ۳، فصل فیما تعلیق بالقضا، االرابع؛ سیستانى، وحید و تبریزى، منهاج الصالحین، م ۱۰۲۳؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۱۳۳۶ و دفتر: خامنهاى
[۲۵]. بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۳۲
[۲۶]. فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۲۳۱؛ مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۱۰۴؛ نورى، استفتاءات، ج ۱، س ۱۰۳؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س ۱۹۳ دفتر: بهجت، وحید، خامنهاى، سیستانى و تبریزى
[۲۷]. استفتاءات، ج ۱، احکام نماز، س ۱۹ و ۲۰
[۲۸]. توضیح المسائل مراجع، م ۷۳۵ و دفتر: خامنه اى
[۲۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۷۳۵
[۳۰]. توضیح المسائل مراجع، م ۷۳۵؛ وحید، توضیح المسائل، م ۷۴۱
[۳۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۷۳۵ و ۷۴۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۷۴۱ و ۷۴۸ و دفتر: خامنه اى
[۳۲]. توضیح المسائل مراجع، م ۷۳۵ و ۷۴۲
[۳۳]. همان، م ۱۷۵۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۵۸
[۳۴]. تبریزى، وحید، منهاج الصالحین، ج ۱، م ۱۰۴۰؛ امام، فاضل، نورى، تعلیقات على العروه، شرایط وجوب الصوم، م ۴ و ۶؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۵۳؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۱۳۶۲ و دفتر: خامنه اى
[۳۵]. تعلیقات على العروه، شرایط وجوب الصوم، م ۴ و ۶
[۳۶]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۲۱؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۲۹؛ دفتر: خامنه اى
[۳۷]. تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۲۱
[۳۸]. سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۲۱
[۳۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۰۵؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۱۳
[۴۰].امام، نورى و فاضل، تعلقات على العروه، ج ۲، شرایط صحه الصوم، الخامس؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، ۱۳۵۴؛ تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، شرایط صحه الصوم؛ بهجت، وسیله النجاه، ۱، ۱۱۴۳ و دفتر: خامنه اى
[۴۱]. العروه الوثقى، ج ۲، نیه الصوم، م ۶
[۴۲]. نورى، استفتاءات، ج ۱، س ۲۳۱؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۸۴؛ دفتر: وحید، تبریزى، امام و صافى
[۴۳]. دفتر: خامنه اى، سیستانى و بهجت
[۴۴]. مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۴۸۲ و ۴۷۵
[۴۵]. امام، نورى و فاضل، تعلیقات على العروه، ج ۲، شرایط صحه الصوم، الخامس؛ صافى، هدایه العباد، ۱، ۱۳۵۴؛ تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، شرایط صحه الصوم؛ بهجت، وسیله النجاه، ۱۱۴۳۱ و دفتر: خامنه اى
[۴۶]. توضیح المسائل، م ۱۴۴۳
[۴۷]. فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۸۱؛ خامنه اى، استفتاء، س ۱۱۲۲؛ دفتر: همه مراجع
[۴۸]. دفتر: همه مراجع
[۴۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۳۵
[۵۰]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۳۸
[۵۱]. دفتر: نورى، سیستانى، مکارم، بهجت، صافى، فاضل و وحید
[۵۲]. دفتر: تبریزى
[۵۳]. خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۶۵۹
[۵۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۰۷ و وحید، توضیح المسائل، م ۱۳۱۶ و خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۶۴۵
[۵۵]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۰۷
[۵۶]. استفتاء ات، ج ۲، احکام مسافر، س ۲۶۷
[۵۷]. نورى، استفتاءات، ج ۱ و ج ۲، نماز مسافر و بهجت، توضیح المسائل، نماز مسافر، شرط پنجم
[۵۸]. استفتاءات، س ۴۹۸، ۴۷۲
[۵۹]. سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۱، صلاه المسافر، الخامس و.، نماز مسافر
[۶۰]. صافى، جامع الحکام، ج ۱، نماز مسافر
[۶۱]. دفتر: آیه اللَّه وحید
[۶۲]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۲۹؛ دفتر: خامنه اى و بهجت
[۶۳]. سیستانى،.، نماز مسافر
[۶۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۲۷۲
[۶۵]. دفتر: وحید
[۶۶]. تبریزى، استفتاءات، س ۵۰۱
[۶۷]. سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۱، صلاه المسافر، الخامس و.، نماز مسافر
[۶۸]. صافى، جامع الحکام، ج ۱، نماز مسافر و دفتر: فاضل
[۶۹]. مکارم، استفتاءات، ج ۲، ۲۸۴
[۷۰]. دفتر: وحید
[۷۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۲۷۲؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۱۱۰۶
[۷۲]. تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، م ۸۸۴
[۷۳]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۸۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۹۰
[۷۴]. امام، استفتاءات، ج ۱، روزه، س ۶؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۷۳؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۸۱؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۶۵
[۷۵]. امام، سیستانى، فاضل و مکارم، تعلیقات على العروه، الفصل الرابع، م ۱؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، ۷۶۳ و دفتر: وحید، بهجت
[۷۶]. تبریزى، استفتاءات، س ۶۴۰ و دفتر: صافى
[۷۷]. نورى، تعلیقات على العروه، الفصل الرابع، م ۱
[۷۸]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۷۸؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۶۴
[۷۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۷۸ و سیستانى، تعلیقات على العروه، ج ۲، المفطرات، م ۱
[۸۰]. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۷۸
[۸۱]. وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۸۶
[۸۲]. دفتر: همه مراجع
[۸۳]. تبریزى، استفتاءات، س ۶۹۹؛ دفتر: همه مراجع
[۸۴]. تبریزى، استفتاءات، س ۷۱۴؛ مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۴۲۶
[۸۵]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۸۰؛ وحید، توضیح المسائل، ۱۵۸۸ و دفتر: خامنه اى
[۸۶]. همان، م ۱۵۸۰
[۸۷]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۸۰
[۸۸]. دفتر: همه مراجع
[۸۹]. دفتر: همه مراجع
[۹۰]. امام، استفتاءات، ج ۱، روزه س ۱۱؛ تبریزى، استفتاءات، س ۷۱۳؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۴۴؛ العروه الوثقى، ج ۲، المفطرات، الثانى
[۹۱]. دفتر: همه مراجع
[۹۲]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۷۶؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۶۷
[۹۳]. توضیح المسائل مراجع،، م ۱۵۷۶؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۸۴
[۹۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۷۶
[۹۵]. توضیح المسائل، م ۱۳۳۹
[۹۶]. خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۶۷؛ تبریزى، استفتاءات، س ۶۸۱؛ مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۷۶ و دفتر: امام و وحید
[۹۷]. دفتر: بهجت
[۹۸]. صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س ۴۷۳ و دفتر: سیستانى و نورى
[۹۹]. فاضل، جامع المسائل، ج ۲، س ۴۴۲
[۱۰۰]. توضیح المسائل، م ۱۳۳۹
[۱۰۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۵۷؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۵
[۱۰۲].سیستانى، نورى، تعلیقات على العروه، ج ۲، المفطرات، السادس؛ امام، مکارم، فاضل و تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۰۵؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۰۴؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۱۳؛ دفتر: خامنه اى و صافى
[۱۰۳]. العروه الوثقى، ج ۲، الفصل الخامس؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۰۵؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۵۱
[۱۰۴]. نورى، تعلیقات على العروه، ج ۲، المفطرات، السادس؛ امام، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۰۵؛ دفتر: خامنه اى
[۱۰۵]. بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۰۴
[۱۰۶]. سیستانى، تعلیقات على العروه، ج ۲، المفطرات، السادس؛ مکارم، فاضل و تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۰۵؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۱۳؛ دفتر: صافى
[۱۰۷]. خامنهاى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۶۰؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۰۵؛ وحید، توضیح المسائل، ۱۶۱۳ و دفتر: بهجت
[۱۰۸]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۴۶؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۵۴
[۱۰۹]. العروه الوثقى، احکام المفطرات، فصل ۴ و ۵ و نورى، استفتاءات، ج ۱، س ۶۸۹
[۱۱۰]. همان، ج ۲، الفصل الخامس؛ اللمعه الدمشقیه، ج ۲، ص ۱۳۳ و تبریزى، استفتاءات، ج ۱، س ۶۸۹
[۱۱۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۰۸ و ۱۶۰۹ و ۱۶۱۰
[۱۱۲]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۰۸ و دفتر خامنه ای
[۱۱۳]. بهجت، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۰۸ و وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۱۶
[۱۱۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۰۸
[۱۱۵]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۰۸٫
[۱۱۶]. همان
[۱۱۷]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۲۵؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۳۳
[۱۱۸]. مکارم: توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۲۵
[۱۱۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۳۳؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۴۱
[۱۲۰]. توضیح المسائل مراجع، م ۷۲۶؛ وحید، توضیح المسائل، م ۷۳۳ و خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۲۰۲ و ۲۰۴
[۱۲۱]. بهجت، استفتاءات، ج ۲، س ۲۸۳۷؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۴۶؛ تبریزى، استفتاءات، س ۶۸۰؛ دفتر: همه مراجع
[۱۲۲]. نورى، توضیح المسائل، م ۷۲۷؛ امام، توضیح المسائل مراجع، م ۷۲۶
[۱۲۳]. توضیح المسائل مراجع، م ۷۲۶؛ وحید، توضیح المسائل، م ۷۳۳
[۱۲۴]. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۷۲۶
[۱۲۵]. بهجت، استفتاءات، ج ۲، س ۲۸۴۰؛ دفتر: همه مراجع
[۱۲۶]. العروه الوثقى، فصل فى المفطرات، م ۲۶؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۲۱
[۱۲۷]. توضیح المسائل مراجع، م، ۱۵۹۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۹۸؛ دفتر: خامنه اى
[۱۲۸]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۳۲ و وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۴۰
[۱۲۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۳۵
[۱۳۰]. بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۰۸۹
[۱۳۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۳۵؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۴۱
[۱۳۲]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۳۵
[۱۳۳]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۳۵
[۱۳۴]. تبریزى، صراط النجاه، ج ۱، س ۱۰۷ و منهاج الصالحین، ج ۱، بعد از م ۱۰۰۴؛ وحید، منهاج الصالحین، ۲، بعد از م ۱۰۰۴؛ امام، استفتاءات، ج ۱ روزه، س ۳۱؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۱۹۴ و دفتر: بهجت
[۱۳۵]. سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۱، بعد از م ۱۰۰۴؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۵۸؛ دفتر: صافى و وحید
[۱۳۶]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۵۸
[۱۳۷]. نورى، استفتاءات، ج ۲، س ۶۹
[۱۳۸]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۲۲
[۱۳۹]. امام، استفتاءات، ج ۱، روزه، س ۳۱؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۱۹۵؛ نورى، استفتاءات، ج ۲، س ۶۹؛ تبریزى، صراط النجاه، ج ۱، س ۱۰۷؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۵۸؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۰۸۹؛ سیستانى و تبریزى، منهاج الصالحین، م ۹۸۵؛ دفتر: وحید، مکارم؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۱۲۸۲
[۱۴۰]. دفتر: همه مراجع
[۱۴۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۲۱؛ مکارم، توضیح المسائل، م ۱۳۷۱؛ نورى، توضیح المسائل، م ۱۶۱۸
[۱۴۲]. وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۲۹ و صافى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۲۱
[۱۴۳]. امام استفتاءات، ج ۱؛ س ۱۰۱؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۶۰؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س ۱۰۸؛ نورى، استفتاءات، ح ۲، س ۶۹؛ تبریزى، استفاءات، س ۶۸۲ و دفتر: سیستانى، بهجت، مکارم و وحید
[۱۴۴]. امام، استفتاءات، ج ۱، روزه، س ۱۰۱؛ تبریزى، استفتاءات، س ۶۸۲؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۱۹۸؛ دفتر: همه مراجع
[۱۴۵]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۷۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۸۰ و دفتر: خامنه اى
[۱۴۶]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۵؛ نورى، توضیح المسائل، م ۱۶۶۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۷۳
[۱۴۷]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۵
[۱۴۸]. همان، م ۱۶۶۵؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۸۵
[۱۴۹]. تبریزى، وحید، منهاج الصالحین، کفّاره الصوم، تتمیم؛ امام، فاضل، نورى، تعلیقات على العروه، الفصل الثالث، السادس؛ دفتر: خامنه اى، صافى و بهجت
[۱۵۰]. سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۱، کفاره الصوم، تتمیم
[۱۵۱]. اجوبه الاستفتاءات، س ۷۷۳ و دفتر استفتاءات
[۱۵۲]. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۵۸، ۱۶۵۹؛ تعلیقات على العروه، الفصل الثالث و السادس
[۱۵۳]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۹۵؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۰۳؛ العروه الوثقى، ج ۲، المفطرات، الرابع
[۱۵۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۹۵؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۰۳؛ العروه الوثقى، ج ۲، المفطرات، الرابع
[۱۵۵]. امام، تحریرالوسیله، ج ۱، فیمایجیب الامساک فیه، م ۱۸، فیما یترتب على الافطار، م ۱؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۱۳۱۱، ۱۳۱۸؛ نورى، تعلیقات على العروه، الفصل الثالث، السادس
[۱۵۶]. بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۰۹، ۱۱۱۷؛ فاضل، تعلیقات على العروه، الفصل الثالث و السادس؛ خامنهاى، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۱۷
[۱۵۷]. تبریزى، وحید: منهاج الصالحین، کفاره الصوم، تتمیم
[۱۵۸]. سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۱، کفاره الصوم، تتمیم
[۱۵۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۹۴؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۸۵
[۱۶۰]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۹۴؛ دفتر: بهجت
[۱۶۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۹۴
[۱۶۲]. سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۹۴؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۰۲
[۱۶۳]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۹۴؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۰۲ و دفتر: بهجت
[۱۶۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۹۴؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۸۵
[۱۶۵]. دفتر: همه مراجع
[۱۶۶].توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۹۵؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۰۳؛ العروه الوثقى، ج ۲، المفطرات، الرابع؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۱۱۸۷؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۷۱۷ و ۱۶۰۵؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۱۷۲۹ و ۱۷۳۱؛ مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۷۷۸ و ۷۸۲؛ سیستانى،, sistani. org (فیلم)، س ۴؛ تبریزى، استفتاءات، س ۱۶۰۳ و ۱۶۰۵ و صراط النجاه، ج ۵، س ۱۱۲۹٫ دفتر: نورى، امام، بهجت و وحید
[۱۶۷]. العروه الوثقى، ج ۱، مستحبات غسل الجنابه، م ۶
[۱۶۸]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۹۵؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۰۳ و دفتر: خامنه اى و بهجت
[۱۶۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۸۳؛ وحید، توضیح المسائل، ۱۶۹۱
[۱۷۰]. العروه الوثقى، ج ۲، المفطرات، الثالث
[۱۷۱]. مکارم، تعلیقات على العروه، المفطرات، الثالث
[۱۷۲]. امام، تحریر الوسیله، ج ۱، فیمایجیب الامساک فیه، م ۱۸، فیما یترتب على الافطار، م ۱؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۱۳۱۱، ۱۳۱۸؛ نورى، تعلیقات على العروه، الفصل الثالث، السادس
[۱۷۳]. بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۰۹، ۱۱۱۷؛ فاضل، تعلیقات على العروه، الفصل الثالث، السادس؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۱۷
[۱۷۴]. تبریزى، سستانى و وحید، منهاج الصالحین، کفاره الصوم، تتمیم
[۱۷۵]. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۵۸
[۱۷۶]. العروه الوثقى، ج ۲، فصل فى شرائط وجوب الصوم، م ۶
[۱۷۷]. همان، ج ۲، المفطرات، م ۸
[۱۷۸]. العروه الوثقى، ج ۲، المفطرات، الخامس
[۱۷۹]. همان، ج ۲، المفطرات، الخامس
[۱۸۰]. العروه الوثقى، ج ۲، شرایط صحه الصوم، السادس
[۱۸۱]. همان
[۱۸۲]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۴۳، ۱۷۴۴؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۵۱، ۱۷۵۲؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، ۷۴۶
[۱۸۳]. خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۵۶؛ تبریزى، استفتاءات، س ۶۴۶؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، ۴۸۵؛ دفتر: همه مراجع
[۱۸۴]. امام، استفتاءات، ج ۱، روزه، س ۶؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۵۱ ۳؛ مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۲۸۵؛ نورى، استفتاءات، ج ۱، س ۲۱۲
[۱۸۵]. استفتاءات، ج ۲، س ۲۸۸۰
[۱۸۶]. تبریزى، استفتاءات، س ۷۱۱؛ دفتر: وحید
[۱۸۷]. دفتر: سیستانى
[۱۸۸]. خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۶۲
[۱۸۹]. دفتر: صافى
[۱۹۰]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۰۳ و ۱۷۴۴
[۱۹۱]. همان، م ۱۵۸۳؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۹۱؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۳۲
[۱۹۲]. دفتر: همه مراجع
[۱۹۳]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۴۳، ۱۷۴۴
[۱۹۴]. تبریزى، سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، شرایط صحه الصوم، م ۱۰۲۹
[۱۹۵]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۴۳ و ۱۷۴۴؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۵۳؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۵۱ و ۱۷۵۲
[۱۹۶]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۴۳، ۱۷۴۴؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۵۵
[۱۹۷]. تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۴۳؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۲، م ۱۰۳۲
[۱۹۸]. سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۱، م ۱۰۳۲؛ بهجت، توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۴۳
[۱۹۹]. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۴۳
[۲۰۰]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۲۸؛ دفتر: خامنه اى
[۲۰۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۲۸
[۲۰۲]. همان، م ۱۷۲۸؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۳۶
[۲۰۳]. صافى، توضیح المسائل، م ۱۷۲۸
[۲۰۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۲۸؛ العروه الوثقى، ج ۲، فصل ۱۱
[۲۰۵]. بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۵۷؛ مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۴۴۳؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، ۷۴۷ و دفتر: همهمراجع
[۲۰۶]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۲۹؛ دفتر: خامنه اى
[۲۰۷]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۲۹
[۲۰۸]. همان، م ۱۷۲۹؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۳۷
[۲۰۹]. امام، استفتاءات، ج ۱، س ۳۹؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۶۳؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س ۵۱۲؛ دفتر: همه مراجع
[۲۱۰]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۳۷؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۴۵؛ العروه الوثقى، ج ۲، المفطرات ۵۵، الفصل السادس
[۲۱۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۴۱؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۴۹
[۲۱۲]. استفتاءات، ج ۲، س ۲۸۳۵
[۲۱۳]. مکارم، تعلیفات على العروه، المفطرات، م ۵۰
[۲۱۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۴۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۴۸
[۲۱۵]. توضیح المسائل مراجع، م ۲۶۵۷؛ خامنه اى، استفتاء، س ۱۰۹۷
[۲۱۶]. توضیح المسائل مراجع، م ۲۶۵۷؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۷۲۱
[۲۱۷]. امام، استفتاءات، ج ۱، روزه، س ۷۶ و ۸۸؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۷۳۱، ۷۳۲؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۶۸؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س ۴۹۱، ۴۹۸؛ نورى، استفتاءات، ج ۲، س ۲۸۹۳؛ دفتر: بهجت و وحید
[۲۱۸]. تبریزى، صراط النجاه، ج ۲، س ۴۵۸ و ۱۵۱۹
[۲۱۹]. مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۴۳۹
[۲۲۰]. امام، استفتاءات، ج ۱، روزه، س ۳۸؛ دفتر: همه مراجع
[۲۲۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۱؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۹؛ العروه الوثقى، ج ۲، صوم الکفاره، ۱؛ احکام القضاء، م ۷
[۲۲۲]. توضیح المسائل مراجع، ۱۷۰۵، ۱۷۰۹؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۱۳، ۱۷۱۷
[۲۲۳]. العروه الوثقى، ج ۲، احکام القضا، م ۶
[۲۲۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۰۶؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۱۴؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۷۳؛ دفتر: خامنه اى
[۲۲۵]. سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۰۶
[۲۲۶]. العروه الوثقى، ج ۲، الفصل السادس، فیما یوجب القضا و الکفاره، م ۱ و توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۸۷
[۲۲۷]. دفتر: همه مراجع
[۲۲۸]. العروه الوثقى، ج ۲، نیه الصوم
[۲۲۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲
[۲۳۰]. صافى، فاضل، توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲، بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۹۱۶، ۱۱۷۷
[۲۳۱]. تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲
[۲۳۲]. سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰ و ۱۷۱۲؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۵۴۷؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲؛ مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲
[۲۳۳]. وحید، توضیح المسائل، م ۱۳۹۸، ۱۷۲۰
[۲۳۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۱؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۳۹۹
[۲۳۵]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۴۰۰؛ دفتر: بهجت و خامنه اى
[۲۳۶]. سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۲؛ فاضل، تعلیقات على العروه، ج ۲، احکام القضا، م ۲۵
[۲۳۷]. مکارم، تعلیقات على العروه، احکام القضا، م ۲۵ و استفتاءات، ج ۳، س ۲۶۱
[۲۳۸]. العروه الوثقى، ج ۲، احکام القضا، م ۲۳
[۲۳۹]. همان، ج ۲، احکام القضا، م ۱۰
[۲۴۰]. امام، نورى، مکارم، تعلیقات على العروه، ج ۲، قضاء الولى، م ۳؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۵۴۶؛ تبریزى، سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، م ۷۴۳؛ فاضل، تعلیقات على العروه، ج ۱، قضاء الولى، م ۳؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۸؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۹۱۷؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۹۹۲
[۲۴۱]. العروه الوثقى، ج ۱، قضاء الولى، م ۱۰؛ دفتر: همه مراجع
[۲۴۲]. امام، نورى، مکارم، تعلیقات على العروه، ج ۲، قضاءالولى، م ۳؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۵۴۶؛ تبریزى، سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، م ۷۴۳؛ فاضل، تعلیقات على العروه، ج ۱، قضاءالولى، م ۳؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۸؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۹۱۷؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۹۹۲
[۲۴۳]. امام، نورى، مکارم و فاضل، تعلیقات على العروه، ج ۲، قضاء الولى؛ سیستانى، وحید و تبریزى، منهاج الصالحین، م ۷۳۷؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۹۱۷؛ دفتر: نورى و خامنه اى
[۲۴۴]. صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۹۹۱
[۲۴۵]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۳۹۸، ۱۷۲۰
[۲۴۶]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰ ۱۷۱۲؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۹۱۶، ۱۱۷۷
[۲۴۷]. خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۵۴۲
[۲۴۸]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۳۹۰، ۱۷۱۲
[۲۴۹]. العروه الوثقى، ج ۱، صلاه الاستیجار
[۲۵۰]. امام، فاضل، مکارم و نورى، تعلیقات على العروه، ج ۲، احکام القضا، م ۱۰؛ تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، ۱۰۳۵؛ دفتر: بهجت، خامنه اى و صافى
[۲۵۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰، ۱۷۰۳ و ۱۶۸۶ و ۱۷۰۸
[۲۵۲]. العروه الوثقى، ج ۲، الصوم، الفصل السادس، م ۲۱
[۲۵۳]. همان، ج ۲، فى ما تعلیق بالکفاره، م ۲۲
[۲۵۴].امام، تحریر الوسیله، ج ۲، الکفارات، م ۱۸؛ صافى، هدایه العباد، ج ۲، الکفارات، م ۱۸؛ مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۲۹۶؛ تبریزى و وحید، منهاج الصالحین، الکفارات ۱۵۸۰؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۷۷۳؛ دفتر: خامنه اى، نورى، بهجت و فاضل
[۲۵۵]. سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۷۷۶؛ صافى، هدایه العباد، ج ۲، الکفارات، م ۲۰؛ امام، تحریرالوسیله، ج ۲، الکفارات، م ۲۰؛ خامنهاى، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۰۱؛ مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۲۹۱ و دفتر: فاضل، وحید، نورى، تبریزى و بهجت
[۲۵۶].سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۷۷۶؛ صافى، هدایه العباد، ج ۲، الکفارات، م ۲۰؛ امام، تحریرالوسیله، ج ۲، الکفارات، م ۲۰؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۰۱؛ مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۲۹۱؛ دفتر: فاضل، وحید، نورى، تبریزى و بهجت
[۲۵۷]. امام، تحریر الوسیله، ج ۲، الصدقه، م ۳؛ تبریزى، وحید، منهاج الصالحین، الصدقه، م ۱۲۲۳؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۲، م ۱۶۰۴؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۶۰۲
[۲۵۸]. صافى، هدایه العباد، ج ۲، الصدقه، م ۳
[۲۵۹]. العروه الوثقى، ج ۲، فیما تعلیق باالکفاره، م ۲۴
[۲۶۰]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰
[۲۶۱]. تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۸
[۲۶۲]. خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۱۱
[۲۶۳]. صافى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰
[۲۶۴]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۸
[۲۶۵]. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ خامنهاى، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۱۲
[۲۶۶]. فاضل، جامع المسائل، ج ۲، س ۱۳۱۳؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۴۲۸ و دفتر: همه مراجع
[۲۶۷]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۸
[۲۶۸]. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰ و خامنه اى، اجوبه الاستفتاءات، س ۸۱۲
[۲۶۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۸
[۲۷۰]. العروه الوثقى، ج ۲، نیه الصوم؛ تبریزى، استفتاءات، س ۶۵۹
[۲۷۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۸
[۲۷۲]. امام، نورى، تعلیقات على العروه، ج ۲، شرایط صحه الصوم، الخامس؛ دفتر: خامنه اى
[۲۷۳]. فاضل، تعلیقات على العروه، ج ۲، شرایط صحه الصوم، الخامس؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۴۱؛ صافى، توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۱۸
[۲۷۴]. تبریزى، سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، الصوم، م ۱۰۲۶؛ مکارم، تعلیقات على العروه، شرایط صحه الصوم، الخامس
[۲۷۵]. امام، نورى، مکارم، تعلیقات علىالعروه، ج ۲، شرایط صحه الصوم، م ۳؛ تبریزى، سیستانى، وحید، منهاج الصالحین، ۱۰۳۵؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۱۳۵۵؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۴۹ و دفتر: خامنه اى
[۲۷۶]. امام و نورى، تعلیقات على العروه، ج ۲، شرایط صحه الصوم، م ۳؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ۱۰۳۵؛ دفتر: خامنه اى
[۲۷۷]. بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۴۹؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ۱۰۳۵
[۲۷۸]. مکارم و فاضل، تعلیقات على العروه، ج ۲ شرایط صحه الصوم، م ۳؛ وحید، منهاج الصالحین، ۱۰۳۵؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۱۳۵۵
[۲۷۹]. العروه الوثقى، ج ۲، اقسام الصوم، م ۱
[۲۸۰]. العروه الوثقى، ج ۲، اقسام الصوم، م ۲
[۲۸۱]. امام، سیستانى و نورى، تعلیقات على العروه، اقسام الصوم، السابع؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج ۱، م ۱۰۶۷؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۲، م ۱۰۶۷؛ دفتر: خامنه اى
[۲۸۲]. مکارم، تعلیقات على العروه، اقسام الصوم، السابع؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۸۶
[۲۸۳]. صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۱۳۹۹
[۲۸۴]. امام، استفتاءات، ج ۱، روزه، س ۹۷؛ مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۴۳۶؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۱، م ۱۰۴۸
[۲۸۵]. فاضل و نورى، تعلیقات على العروه، ج ۲، شرایط صحه الصوم، م ۳ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س ۴۹۵؛ وحید و تبریزى، منهاج الصالحین، ج ۱، م ۱۰۴۸ و دفتر: بهجت
[۲۸۶]. فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۸۵
[۲۸۷]. توضیح المسائل مراجع، م ۲۶۴۴ و نورى، توضیح المسائل، م ۲۶۴۲ و خامنه اى، استفتاء، س ۱۰۹۳
[۲۸۸]. توضیح المسائل مراجع، م ۲۶۴۴
[۲۸۹]. توضیح المسائل مراجع، م ۲۶۴۴؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۷۰۸؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج ۲، ۱۵۵۱
[۲۹۰]. امام، نورى، فاضل، مکارم، تعلیقات على العروه، ج ۲، المفطرات، الثامن؛ تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، م؛ صافى، هدایه العباد، ج ۱، م ۱۲۸۲؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۰۸۹
[۲۹۱]. توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۸؛ العروه الوثقى، ج ۲، الصوم، الفصل السادس، م ۲۶
[۲۹۲]. لسان العرب، ماده کفر؛ مجمع البحرین، ماده کفر؛ فرهنگ اصطلاحات فارسى؛ اللمعه الدمشقیه
[۲۹۳]. همه مراجع، توضیح المسائل مراجع، م ۱۶۶۵؛ امام، تحریر الوسیله، ج ۲، الکفارات؛ صافى، هدایه العباد، ج ۲، الکفارات؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۳، الکفارات؛ تبریزى و وحید، منهاج الصالحین، الکفارات، ۱۵۶۵
[۲۹۴]. برخى (تبریزى و وحید)، کفّاره آن را کفّاره قسم مىدانند و آن آزاد کردن بنده یا اطعام ده فقیر و یا پوشاندن ده فقیر است و در صورت عدم تمکن، گرفتن سه روز، روزه است.